Wikipedia

نتایج جستجو

۱۴۰۴ شهریور ۵, چهارشنبه

کورشِ تاریخی قسمت چهارم


کورشِ تاریخی قسمت چهارم






از دوست گرامی خود با نام وام گرفته شده «همنشین بهار» نوشتاری با عنوان «کورشِ تاریخی با توهّماتِ ما، از بُنیاد متفاوت است» را دریافت کردم.

نوشته ایشان بدون هیچگونه دستکاری نعل به نعل و جزء به جزء آورده شده است.

تنها موردی را که میتوان به آن اشاره داشت آن است که نوشته ایشان برای انتشار در "وبلاگ" تنظیم گردید. لذا؛ صفحه‌بندی با نسخه اصلی متفاوت است.

کامکار 2025 م   


·  همنشین بهار:

·  کورشِ تاریخی با توهّماتِ ما، از بُنیاد متفاوت است

·  قسمت چهارم

در مورد کورش بزرگ اطلاعات زیادی (که مستند و اثبات‌پذیر باشد)، نداریم...

v                          از خَودای‌نامگ‌ها و دیگر بُنچاک‌های بجا مانده از جهان باستان (اسنادی که کنش و رفتار افراد در آن ثبت شده) که بگذریم، به نگر من، از دوران پیش از اسلام تا ساسانیان اطلاعات چندانی در دست نیست. در بحث «میراث مکتوب نیاکان» که در سایت خودم موجود است [یادگار زریران، نامهٔ تنسر به گُشْنَسپْ، گاتاها، درخت آسوریگ، وداها، ماتیکان یوشت فریان، اَوِستایِ گاهانی و غیرگاهانی، اندرزنامه‌های کهن ایرانی، اَرداویراف‌نامه، مادَیان هَزار دادِستان] - به موضوع فوق اشاره کرده‌ام.

v                          برای مطالعه دوران پیش از اسلام تا ساسانیان، داده‌های باستانشناسی و منابع نوشتاری ازجملهِ گل‌نوشته‌های عصر هخامنشی مفید است اما نباید با نگاه و ارزش‌های امروزی، روزگار کهن را بررسی کنیم. من در بحث «آناکرونیسم Anachronism زمان‌پریشی و نابه‌هنگامی» این مطلب را توضیح داده‌ام.

v                          به سبب ناپیوستگی و گسست در تاریخ‌نگاری ما که ازجمله عواملش یورش ویرانگر مقدونیان بود، آنچه امروز از هخامنشیان اطلاع داریم، بیشتر به اسنادی متکی است که در کاوش‌های دویست سال اخیر به دست آمده، ازجمله استوانه کورش که نخستین نوشته از نخستین پادشاه هخامنشی است.

v                          گل‌نوشته مزبور که پس از تسخیر بابل نگاشته شده، از زمان پیدایی تا همین الآن، کانون پژوهش‌های بسیار بوده‌است. گذشته از داده‌های قابل تأمل از آنچه بر بابل گذشت، گزارش معتبری از نیاکان کورش و اقدامات پیشین آن فرمانده بزرگ نظامی به‌دست می‌دهد.

...

تا آنجا که اطلاع دارم در الواح زیر به کورش اشاره شده‌است:

v                          لوحه پاسارگاد (آدم کورش خشایثی یه هخامنشی یه=من کورش، شاه هخامنشی‌ام)

v                          کتیبه داریوش در بیستون (که کمبوجیه و بردیا پسران کورش معرفی شده‌اند).

v                          لوحی که بابلیان درباره فتح بابل نوشته‌اند،

v                          لوحی که از نبونعید(نَبونَئید) Nabonidus شاه بابل یک سال قبل از سقوطش بجا مانده‌ و در آن نام کورش آمده‌است و

v                          گِل‌نوشته‌های دیگری‌‌ که در بابل به دست آمده و در مورد امور اداری و حکومتی است.

v                          از سه کتیبه کوچک آسیب‌دیده هم صحبت می‌شود که گویا در دشت مُرغاب به دست آمده و در آن‌ها، کورش خود را معرفی کرده‌است.

سخن‌گفتن از کورش از جمله به خاطر فقدان منابع کافی، و اینکه در مورد او، خوب را خوب‌تر یا بد را بدتر می‌بینیم، کار آسانی نیست. از وقایع‌نگاری غیرقابل استناد امثال گِزنفون که بگذریم، بقایای باستان‌شناسی باید از شخصیت کورش رازگشایی کند اما بقایای باستان‌شناسی خودش رازآلود است و نیاز به تفسیر در کنار مستندات دیگر دارد.

منابع ایرانی قبل از اسلام هم به جز چند گِل‌نوشته به خط میخی، نشانی از او نمی‌دهد.

...

مهمترین منابع کلاسیک برای زندگانی کورش بزرگ، هرودوت، گزنفون و کتزیاس است. نوشته‌های هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است. اما نوشته‌های کتزیاس جنبهٔ داستان‌سرایی دارند. وقایع‌نگار و سرباز یونانی گزنفون هم کتابی به نام کورش‌نامه دارد که نتیجهٔ تخیلات اوست. روایتهای او و کتزیاس (که هر دو حدود دویست سال با روزگار کورش فاصله داشته‌اند) با اسناد و وقایع‌نگاری بابلی ناهمخوانی‌های زیادی دارند و هیچ مورخ واقعی به آنان استناد نمی‌کند. گزنفون؛ همانند امثال ر. اعتمادی و ذبیح‌الله منصوری داستان‌سرایی کرده‌است. او به معنی واقعی کلمه، تاریخ‌نگار نبود. برای مثال یاداشتهایش پیرامون سقراط اصلاً دقیق نیست. «آناباسیس» و «کوروپدیا»، هم که در مورد کورش نوشته، نتیجه تخیلات اوست. به این واقعیت «پاول ریچارد ِبرگر» Paul-Richard Berger مورّخ و متخصّص زبانهای بین النهرین اشاره نموده، واقعش شهرت کورش باعث شده که درباره او افسانه‌سرایی هم بشود..(ادامه دارد)

·       این بحث بیش از ۱۴ قسمت است.

http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=701




ادامه دارد...

کامکار سوئد 2025/08/27

 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کورشِ تاریخی قسمت سیزدهم

  کورشِ تاریخی قسمت سیزدهم از دوست گرامی خود با نام وام گرفته شده «همنشین بهار» نوشتاری با عنوان « کورشِ تاریخی با توهّماتِ ما، از بُنیاد مت...