Wikipedia

نتایج جستجو

۱۳۹۳ دی ۱۳, شنبه

دین و هوش بخش سوم

 
 


   

پیش از هرچیز توجه خوانندگان را به یک نکته مهم جلب می‌کنم. این نکته مهم در کلیه نوشته «وبلاگ» بکار گرفته شده است. برای آن که از ازدیاد پانویس‌های طولانی و موضوعاتی که باید در مورد آن‌ها توضیح جانبی داد ازجمله:

نام‌ها و مکان‌ها، اصطلاحات متدوال ... و بسیار دیگر، جلوگیری شود؛ نکته مورد نظر:

پیش از هرچیز توجه خوانندگان را به یک نکته مهم جلب می‌کنم. این نکته مهم در کلیه نوشته «وبلاگ» بکار گرفته شده است. برای آن که از ازدیاد پانویس‌های طولانی و موضوعاتی که باید در مورد آن‌ها توضیح جانبی داد ازجمله:

نام‌ها و مکان‌ها، اصطلاحات متدوال ... و بسیار دیگر، جلوگیری شود؛ نکته مورد نظر:

با رنگ متفاوت از زمینه اصل، و

با حروف کژ، و در پاره‌ای از مواقع،

با خط زیرین مشخص شده است.

خواننده درصورت تمایل به آگاهی بیشتر میتواند بر روی واژه، اصطلاح، نام و یا ... "کلیک" کند تا به «ویکی پدیا» رفته و بر آگاهی خود کمی بیافزاید.

مثلاً اگر شما بر روی نام سلطان محمود غزنوی که به صورت "سلطان محمود غزنوی" نوشته شده است، "کلیک" کنید، صفحه مورد دلخواه شما باز خواهد شد.

 

*******

 


کشور ایران و همسایگانش
ما دراین جا با 18 کشور همسایه ایران آشنا می شویم. شرایط آشنایی را بسیار ساده انتخاب کردیم تا از هرگونه سوءِتفاهم در امان باشیم. این جداسازی و یا ساده تر گفته شود شرایط؛ شامل:
  1. هم مرز بودن جغرافیایی با ایران. و
  2. هم فرهنگ بودن.
و این شرط دومین شامل یک پارچگی مذهبی و یا قومی/دودمانی و یا حکومتی عهد کهن بوده است. به عنوان مثال کشور قرقیزستان برای آن انتخاب شده است چون میزان مسلمانان این کشور به ضریب بالای %75 می رسد و علاوه براین جزء خاک «پرسیا» ایران باستان می بوده است.




ضریب هوش کشور
مُتِدَیّن
مسلمان
کشور
87.0
%85.3
%93.4
آذربایجان
93.2
%81.6
%0.1
ارمنستان
87.0
%81.7
%88.0
ازبکستان
83.0
%99.5
%99
افغانستان
83.1
%98.9
%96
امارات متحد عربی
84.6
%94.3
%98
ایران
85.9
؟
%81.2
بحرین
81.0
%96.0
%96.6
پاکستان
87.0
%89.3
%90.0
تاجیکستان
87.0
%89.8
%89.0
ترکمنستان
90.4
%92.7
%99.8
ترکیه
87.0
%99.3
%97.0
عراق
79.5
%98.9
%100
عربستان سعودی
83.5
%99.1
%75.0
عمان
87.0
%77.3
%75.0
قرقیزستان
93.0
%69.9
%70.2
قزاقستان
78.1
؟
%77.5
قطر
83.6
%98.7
%85.0
کویت
93.7
%82.9
%9.9
گرجستان

همسایگان مرزی و مناطق آنان با کمک نقشه های دقیق تر برای خوانندگان انتخاب شده است تا کشورهای هرچند کوچک را که در همسایگی ما قرار دارند بازشناسی کرده و از تفاوت و یا همخوانی آنان آگاه شویم. 
  بیش از هرچیز، توجه شما خواننده محترم را به این نکته جلب می کنم که امار بالا؛ گردآوری شده در سال 2000 میلادی ست. اگر دقت نمائید درصد مسلمانان در جدول بالا برای کشور ایران برابر است با %98. این درصد در سال 2010 میلادی %99,38 گزارش شده است. یعنی تعداد مسلمانان در ایران آهنگ افزایشی %0.97 را دارا بوده است. جالب توجه آن که درصد افزایش تعداد مسلمانان با درصد افزایش رشد جمعیت در ایران همخوانی ندارد.
ما می دانیم آهنگ رشد جمعیت با آهنگ رشد دین یکسان می باشد؛ بدین معنا که، هرگاه یک فرد مسیحی در یک کشور مسیحی متولد/فوت شود، آهنگ رشد مسیحیت در آن کشور برابر است با صفر (0). حتا اگر بر تعداد شهروندان کشور مورد نظر که مسیح را پرستش میکنند تعدادی مسیحی دیگر اضافه شود (مهاجر)، آهنگ رشد مسیحیت در آن کشور ثابت خواهد بود و بازهم برابر است با صفر(0). ولی اگر فرض شود که در این کشور که پایبند آموزش مسیحی ست، %1 مسلمان نیز ساکن بوده باشند. از نظر تعریف آماری می گویند:
در این کشور تعداد مسلمین %1 است و مسیحیان %99 می باشند.
حال اگر فرض شود بنابر دلایلی کلیۀ مسلمین ساکن در این کشور، این سرزمین را ترک کنند، پس آنگاه می توانیم که بگوئیم مسیحیت در این کشور رشد یک درصدی داشته و ضریب کاهش مسلمین، در این کشور هم برابر ست با %1، و جمعیت مسیحی کشور مورد نظر برابر ست با %100. 
پرسشی که در اینجا ممکن است مطرح شود آن ست که چگونه در ایران با ضریب رشد %0.97 مسلمین روبرو هستیم. یکی از پاسخ ها بی گمان آن خواهد بود که:
با در نظر گرفتن آهنگ رشد مسلمانان، با ضریب رشد %0.97 ، پیروان ادیان و آئین های دیگر یا نابود شده اند و یا کشور ایران را ترک کرده اند (گزارشی در دست نیست) و یا هم این و هم آن. این پدیده (مفقود شدن پیروان ادیان و آئین های ورای اسلام) در تاریخ چند هزار ساله ایران (کوروش و یهودیان و غیرو ... را به یاد آورید) بی سابقه بوده و یک پدیده ای کاملاً جدید است. با پذیرش این پیش فرض: در ایران، تعداد افتِ باورمندان و پیروان ادیان و آئین های دیگر همچون بهائی، زرتشتی، عیسوی و موسوی، سُنی و ... در یک دوره 10 ساله (بین سال های 2000 تا 2010 میلادی) به بیش 776000 نفر میرسند.
    باری! با یک نگاه سطحی متوجه می شویم ایران توسط کشورهای مسلمان سُنی محاصره شده است. ما در اینجا از این بحث که سُنی کیست و یا شیعه کدام است درمی گذریم و آن را به متخصص این مقوله می سپاریم.
باری! اگر با کمی کوشش بر روی نقشه کشورهایی را که در جدول بالا از آن ها یاد شده است، نگاهی برافکنیم، متوجه خواهیم گشت که بسیاری از این کشورها به دریای آزاد راهی ندارند و توسط کشورهای (خشکی) همسایه محصور شده اند و کشورشان محصور به خشکی است. گو اینکه پاره ای از این کشورها دارای رودخانه های خروشانی هم هستند ولی راه به دریا ندارند. و تفاوت آب شیرین و آب شور چه از لحاظ مواد کانی و معدنی و چه از نظر یک عاملی همچون کاتالیزاتور، نباید که نادیده گرفت شود.
اشاره به این نکته ضرور می نماید زیرا که دانشمندان علوم انسانی، مردم شناسی، فسیل شناسی براین باورند که یکی از علل باهوش شدن انسان آن بوده است که او برحسب اتفاق به منابع غذایی زیرآبی ساکن هم چون صدف ها و سپس دیگر تنقلات آب زی که به راحتی به دست می آمدند شده و پی می برد  که از آن به عنوان رفع گرسنگی می تواند استفاده کرده و شکم خود را سیر کند. البته این کشف بسیار پر اهمیت توسط بانوانی که اولاً شنا بلد نبودند، و با ترس و ناتوانایی بسیار کوشش می کردند تا پنجه های دستان خود را تا یک متری زیر آب برسانند و در همین حال سر خود را در بیرون از سطح آب برای تنفس نگاه دارد. و در مرحله دوم اینان حامله هم می بودند و یک و یا حتا بیشتر از یک فرزند/فرزندان خود را هم برپشت خود داشتند؛ این کوشش برای یافتن مواد خوراکی جدید، بالاخره به سرانجام رسید. زیرا آنان را طاقت گرسنه ماندن و رفع آن توسط مردان گله طاق شده بود و این کشف کاملاً در ابتدا بی اهمیت؛ باعث شد که مغز انسان های نخستین به مواد مورد نیاز (پروتئین حیوانی) خود دسترسی بیشتری یابد و او اولین قدم ها را برای یک جهشی بزرگ برداشته بود.



یکی از مواردی که کمک کرد تا انسان گله ای و شاید بی زبان آن زمان، به انسان کنونی تبدیل شود انواع مختلف اسید چربی است به نام Omega-3 fatty acid 1 که به وفور در سخت پوستان آب زی که در دریاهای شور به سر می برند یافت میشوند.

همان گونه که اشاره شده بسیاری از کشورهای مسلمان ارتباطی مستقیم با دریا نداشته اند/ندارند و اگر هم که داشته باشند، خوراک های دریایی را بطور آسان در لیست غذایی روزانه خود قرار نمی دهند (باورداشت های ویژه مذهبی؛ حلال/حرام بودن). این مقایسه زمانی جالب تر میشود که بدانیم نه تنها خوراک روزانه (ناشتایی/نهار/شام) ژاپونی ها2 که دارای ضریب هوش کشوری 105 می باشند از دریا تأمین می شود بلکه تنقلات آنها نیز از موجودات دریایی تأمین می گردد. به عنوان مثال ژاپونی ها گوشت کوسه را به روشی که به اداب گذشته آنها پیوند خورده است، خشک می سازند و این گوشت خشک شده به صورت ورقه ها نازک درآمده و هر بچه ژاپنی همانگونه که بچه های ایرانی در جیب خود کمی پسته و بادام و یا گردو دارند بچه های ژاپونی گوشت فشرده شده کوسه دارند و هرازگاهی در طول روز، آن را میل می کنند.

 

   باید توجه داشت:
   ـــ هم برای چشم نوازی و
   ـــ دیگر برای روشن و آسان نمودن وضعیت جغرافیایی هر یک از همسایگان ایران، و هم
   ـــ برای بهبود دیدن آنها بر روی نقشه،
هر چهار گوشه ایران را از یکدگر جدا ساختیم تا مشکل بزرگ نمایی نقشه در یک صفحه محدود «وبگاه»، پیش نیاید.

در گام نخست، شمال غربی ایران که شامل کشورهای:



آذربایجان،
ارمنستان، و
گرجستان
می شوند را، مورد پژوهش قرار می دهیم.
با مقایسه این سه کشور همسایه با کشور خودمان ایران، به نکات بسیار مهمی برمی خوریم از آن جمله:
ارمنستان و گرجستان دارای ضریب هوش کشوری 93 به بالا هستند. در مقایسه با ایران که ضریب هوش کشورش 84.6 می باشد و آذربایجان که 87 می باشد، تفاوت فاحشی دارد.
حال چه تفاوت تأثیر گذار آماری را می توان در کشور ارمنستان و گرجستان یافت که تقریباً معادل 9 واحد ضریب هوشی را برای ایران و تقریباً 6 واحد ضریب هوشی را برای آذربایجان پایین می کشد؟ با توجه به آن که این چهار کشور دارای فرهنگی یکسان بوده و در دوران های بسیار طولانی و دراز مدت زیر یک درفش قرار داشته اند و یک کشور واحد، نامیده می شدند.
جالب توجه آن که از آمار رسمی مسلمانان در کشور ارمنستان آنگاه که در زیر سلطۀ اتحاد جماهیر شوروی می بود در اختیار نمی باشد. ولی اما که آمار غیررسمی تعداد مسلمانان این کشور در آن زمان را، برابر با صفر (0) می دانستند. هم اینک تعداد مسلمانان در این کشور نزدیک به 1000 نفر بیش نیست، و اکثر آنان هم (بنابر دلایل سیاسی/مذهبی)، از کشور همسایه یعنی ایران راهی ارمنستان گشته اند.

آزادی ادیان در این کشور به تصویب پارلمان رسیده است. ارمنستان دارای یک مسجد است که در ایروان می باشد. بنایی که سال ۱۷۶۵ میلادی ساخته شده، دورانی که ارمنستان شرقی جزو قلمرو ایران می بود. پس از استقلال ارمنستان در سال ۱۹۹۱، دولت این کشور توافقی با ایران امضاء کرد و ایرانی‌ها این مسجد را بازسازی کردند. کم‌کم مسجد همان شد که باید باشد، محل عبادت مسلمین از ایران فرستاده شده و در نتیجه، گسترش اسلام.



تعداد مسلمین در گرجستان از ضریب کم اهمیت %9.9 برخوردار است. ولی اما که تعداد مسلمانان در کشور آذربایجان %93.4 می باشد و در ایران به رقم بسیار بالای (%98 در سال 2000 میلادی) %99.38 (2015 میلادی)  میرسد. همانگونه که در جدول بالا از نظرتان گذشت تعداد افراد متدین در کشور آذربایجان به %85.3 میرسد و در این کشور %54 از مردم براین باورند که در زندگی روازنه آنها، مذهب نقشی ندارد. درصد افراد متدین در ایران به 94.3 میرسد و %98.9 از ایرانیان به این باورند که در زندگی روزانه آنها مذهب نقش مهمی را ایفا می کند.

و همانگونه که در مقایسه این چهار کشور همسایه بسیار نزدیک نیز نشان داده شد:

هرقدر درصد مسلمانان در یک کشور بیشتر میشود، درجه تعصبات دینی/تَدَیُّن، بیشتر و درجه هوش، کمتر می گردد. 




و در دومین گام قسمت غربی ایران را از نزدیک مورد پژوهش خویش قرار میدهیم.
در قسمت غربی ایران با کشورهای زیر همسایه است:





 ترکیه،
عراق و
کویت.

ما با مقایسه این سه کشور همسایه غربی با کشور خودمان ایران به نکات بسیار مهمی برمی خوریم از آن جمله:
ضریب هوش کشور ترکیه از کشور عراق، ایران و کویت بیشتر است.
فراموش نشود که کشور ترکیه استواری و ثبات امپراتوری عثمانی/اسلامی را بهرروی 600 سال تمام، برقرار کرده بود.
کشور ترکیه به دریا آزاد (Omega-3 fatty acid 1) راه داشت/دارد و یک پای ترکیه نیز در اروپا قرار دارد.
سرزمین کنونی عراق (بابل) همچون ایران یکی از کشورهای کهن است که تاریخش گاه با ایران یکی، گاه جدا بوده است. بر کشورهای عراق و کویت همان رفت که بر ایران رفته است.
نکته بسیار مهم در مقاسیه این چهار کشور با یکدگر، آن است که بطور وضوح می دانیم که کشور کویت از سه کشور دیگر یعنی ایران، ترکیه و عراق در رفاه عمومی بهتر و بیشتری است و قدرت خرید یک فرد کویتی از قدرت خرید افرادی از کشورهای برشمرده بالا، بیشتر است. این بدین معناست که ارتباط معنادار بسیار ناچیزی بین رفاه اقتصادی در رو در رویی هوش وجود دارد. به کلام دیگر زمانی که پای دین درمیان آید، تأثیر رفاه مالی بر بالا/پایین بُرد هوش آنقدر ناچیز میشود که نمی توان تفاوت آماری معناداری را در آن، مشاهده کرد.
 و در سومین گام قسمت جنوبی ایران را از نزدیک مورد پژوهش خویش قرار می دهیم. در قسمت جنوبی، ایران با کشورهای زیر همسایه است:



قطر،
امارات متحد عربی،
عمان و
عربستان.
ما با مقایسه این چهار کشور همسایه با کشور خودمان ایران به نکات بسیار مهمی برمی خوریم از آن جمله:
ضریب هوشی کشور
قطر
برابرست با 78.1. جالب توجه آن که درصد مسلمانان آن با کنار گذاری سه کشور دور افتاده نسبت به قطر، از درصد پایین 77.5 برخوردار است. تعداد افراد متدین این کشور نامشخص است و در آمارهای بین المللی نیامده است.
قَطَر خود شبهجزیرهای کوچکتر واقع در شبه جزیرهٔ عربستان. که خلیج فارس آن را از غرب و شمال و شرق در برگرفته است. همانگونه که به راحتی می شود گمانه زنی هایی در مورد منابع خوراکی دریایی برای این کشور داشت، خوراک های دریایی به ندرت در لیست غذایی مردم بومی این کشور یافت می شوند.
قطر به صورت امارتی مطلقه و ارثی از اواسط قرن ۱۹ میلادی توسط خاندان آل ثانی فرمانروایی می‌شود. قبل از کشف نفت، قطر عمدتاً به خاطر شکار مروارید و تجارت دریایی شناخته می‌شد. این کشور تا سال ۱۹۷۱ تحت‌الحمایه انگلستان بود. پس از استقلال به سبب درآمدهای سرشار نفتی و گازی، این کشور تبدیل به یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه گردید. تمام موقعیت‌های حساس حکومتی در قطر توسط خاندان آل ثانی یا افراد نزدیک آنان اداره می‌گردد. این کشور از سال ۱۹۹۲ روابط نظامی گسترده با ایالات متحده دارد.
بدلیل حضور زیاد کارگران مهاجر مرد، تنها حدود یک‌چهارم جمعیت این کشور را زنان تشکیل می‌دهند.
 از سال ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۳ قطر در تصرّف ترک‌های عثمانی بود. پیش از آن به نوشته دانشنامه بریتانیکا قطر برای سال‌های طولانی تحت حاکمیت حکومت ایران بوده و هر سال سه هزار روپیه برای حق ماهیگیری و صید مروارید، مالیات پرداخت می‌کرده‌است.
این کشور نیز همچون کویت و عربستان سعودی از ثروت بی کرانی بهرمند است. با در نظر گرفتن ضریب هوشی این کشور بار دیگر اطمینان حاصل می شود که ثروت یک کشور، عامل پرهوشی مردمان آن کشور نخواهد شد.



ضریب هوشی در کشور
عربستان سعودی
با این همه ثروت بسیار برابر است با 79.5 یعنی پس از قطر پایین ترین ضریب هوشی در میان این هفده کشور همسایه ایران، و خود کشور ایران. نباید فراموش کرد که کمی بیشتر از یک سوم مردم عربستان زیر مرز فقر زندگی میکنند. درصد مسلمانان کشور عربستان سعودی برابر است با 100 یعنی از صد نفر، 100 نفر مسلمان است. و یکی از غذاهای معمول که در عربستان هنور که هنوز رایج میباشد، خوردن سوسمار و ملخ3 است. که در روزهای ویژه ای خرید و فروش آن بالا می گیرد.


از دیگر دانستنیهای غیرمعمول در مورد عربستان آن است که:
  • فروش سگ و گربه در این کشور ممنوع است.
  • ورود غیرمسلمان بنا به حرمیم مکان‌های اسلامی، به بخش‌های حجاز مانند (شهرهای مکه و مدینه) ممنوع است. سازنده‌ی بهترین هتل مکه (هتل هیلتون) که غیرمسلمان است، مجبور شد از راه دوربین و بر روی یکی از تپههای دور از شهر پروژه ساخت هتل را دیده‌بانی و پیگیری کند.
  •  سالن سینما در عربستان وجود ندارد.
  •  عکس  برداری در بیشتر جاهای عمومی ممنوع است.
  •  جادوگران گردن زده می‌شوند.
  • بعضی از عالمان دینی عربستان خواهان قانونی شدن برده‌داری هستند.
  • در جاهای عمومی و غذاخوری‌ها جداسازی جنسیتی به شدت اجرا می‌شود.
  •  بر اثر فشار بیش از حد بر روی زنان، آمار خودکشی زنان بالاست.
  • در عربستان، مجازات اسلامی اجرا می‌شود که در بر گیرندهٔ حدود و قانون‌های تعزیری است. برای نمونه، چهار انگشت فرد دزد بریده می‌شود. همچنین در بعضی موارد و برای قصاص اندام دیگر بدن نیز بریده می‌شود (زمزمه شروع این نوع مجازات، در ایران شروع شده است و بیاد داشته باشید که با پافشاری دولت عربستان، کشور پاکستان بنابر «خواست مردم و دولت»، مجزات اعدام را در اواخر سال2014 مجدداً به اجرا درآورد، در صورتی که قوانین کشور پاکستان در سال 2008 میلادی مجازات اعدام را در کشور خود لغو کرده بود.  و در نتیجه پیشرفت اسلام). در این کشور افراد بزه‌کار در ملأ عام گردن زده می‌شوند.
  • تا کنون میلیون ها کتاب دینی اقلیت های دینی/مذهبی توقیف و آتش زده شده ‌است.
  • حکومت سعودی معاهده حقوق بشر سازمان ملل را خلاف اسلام می‌داند و تاکنون حاضر به امضای آن نشده است. از این رو، خود را ملزم به رعایت مفاد آن نمی‌داند و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز مبنایی برای برخورد با موارد نقض حقوق بشر در این کشور ندارد.
  • مردان مجاز هستند ۴ همسر قانونی داشته باشند، و داشتن بیشتر از ۴ همسر بر خلاف قانون اسلامی به حساب می‌آید.
 
 دولت
امارات متحد عربی
عمدتاً از طریق بنیاد فرهنگی ابوظبی، در صدد حفظ شکلهای سنتی هنر و فرهنگ است. هر چند، تغییرات چشم گیری در زندگی اجتماعی صورت گرفتهاست، نگرش به زنان تغییر کرده است و ورزشهای جدیدی در کنار شتر سواری سنتی کمکم رایج شده، و می شود:
همچون ورزش گلف، بیابان کهن دوبی و مسابقات گلف ابوظبی و گرانترین مسابقهٔ اسب دوانی جهان، جام جهانی دوبی، که هر سال در ماه مارس (اسفند- فروردین) برگزار می‌شود. در امارات، بر خلاف کشور همسایه‌اش عربستان، که سعی بر جلوگیری از رواج دین‌های دیگر دارد. کلیساهای بسیاری موجود است. به دلیل اینکه بسیاری از آسیایی‌ها، امارات را به عنوان وطن دوم خود برگزیده‌اند، رستوران‌ها و مراکز فرهنگی آسیایی بسیاری در این کشور وجود دارد. همچنین تعداد کمی مرکز و مدرسهٔ اروپایی نیز دیده می شود.
و اما کشور
عمان
همانگونه که تاریخ این کشور نشان میدهد، در دوران ساسانیان از سالهای (۲۲۶ ـ۶۱۰م) کشور عمان و همچنین کشور یمن تحت سلطه امپراتوری ساسانی می بوده است. نکته جالب توجه در مورد کشور عمان آن است که پایین ترین درصد (%75) مسلمان را دارا می باشد.
پیروان فرقه اباضیه، اکثریت جمعیت عمان را تشکیل می‌دهند. این گروه از مسلمانان پیرو عبدالله بن اباض تمیمی بوده و در سراسر عمان سکنی گزیده‌اند. اهل سنت عمان در استان جنوبی ظفار و سور و نواحی اطراف آن حضور دارند. شیعان به عنوان سومین گروه مذهبی عمان خود به سه گروه «عجم‌ها» و «لوایتا» و «بحارنه» تقسیم شده‌اند و بیشتر در امتداد ساحل باطنه و منطقه بین مسقط و مطرح زندگی می‌کنند. مسیحیان نیز در شهرهای مسقط و ساله ساکن هستند.
این کشور در قرن نهم میلادی به اوج رونق خود رسید و با گذشت زمان این عظمت و شکوفایی را از دست داد. اختلافات مذهبی و برخوردهای ناشی از آن که بین سنی‌ها و اباضی‌ها آغاز شده بود به مرور زمان به درگیری‌هایی بین امامت و سلطنت منجر شد.
با توجه به این که دین رسمی عمان اسلام است سایر ادیان نقشی در ساختار سیاسی کشور ندارند. در این میان اکثریت مردم عمان، پیرو مذهب اباضی بوده و برتری در دست آن‌هاست. با توجه به این که از صدر اسلام تاکنون حکومت در عمان در دست رهبران مذهبی بوده امروزه نیز نفوذ مذهب در این کشور چشمگیر بوده و کشور طبق اصول شرعی فرقه اباضی اداره می‌شود. سلطان قابوس با وجود تلاش برای اداره مملکت به شکلی سکولار هنوز نتوانسته‌ است در این زمینه به موفقیت دست یابد و شرایط حاکم بر جامعه، کاملاً مذهبی و مبتنی بر اصول شرعی اباضیه است.
 پس از مطالعه متمرکز شده بر ساختارهای فرهنگی/مذهبی کشورهای بالا و آن که «مدرنیته» (Modernity) بطور خیلی روشن و چشمگیری در این کشورها سایه افکنده و روزانه شاهد هرچه مدرنیزه تر شدن این کشورها هستیم، ولی این تحولات چشمگیر که بطور بسیار مؤثر و روشنی بر بافت کشورهای قطر، امارات متحد عربی و عمان، عربستان، بحرین داشته، به هیچ وجه نتوانسته دژ پولادین باورداشت های مردم و حاکمان را تهدید کند و این کشورها همانا آموزش های اسلام را مو ـ به ـ مو، و نعل ـ به ـ نعل، متعصبانه اجرا می نماید.
  
و اما کشوری به نام 
بحرین
بنابر دلایلی این کشور را جزءِ همسایگان جنوبی ایران ذکر نکردیم چون اطلاعات ما در مورد این کشور بسیار بسیار ناچیز است و هیچگونه اطلاعات آماری که بتواند ما را در مورد این پژوهش ویژه، یاری دهد وجود ندارد.
پادشاهی بحرین کشوری است جزیره‌ای در خلیج فارس که ۶۶۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. پایتخت آن منامه و زبان رسمی آن عربی است. بحرین قبل از زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در اشغال پرتغالی‌ها قرارگرفت.
در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالی‌ها توسط  شاه عباس از خلیج فارس، دوباره حاکمیت ایران بر آن (به جز دوره‌های کوتاهی از حملهٔ عمانی‌ها) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه پیدا کرد. از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست آل خلیفه (که از اعراب شبه‌جزیرهٔ عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت‌الحمایهٔ انگلیس بودند. با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران در نشستی خبری در دهلی نو موضع معتدل‌تری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همه‌پرسی سخن گفت؛ «... چنانچه مردم بحرین علاقه‌مند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت...». این تصمیم در شورای امنیت تایید شده و بحرین استقلال خود را در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و ایران نیز اولین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت.


  
و در چهارمین گام، قسمت شرقی ایران را از نزدیک مورد پژوهش خویش قرار می دهیم. در قسمت شرقی، ایران با کشورهای زیر همسایه است:


افغانستان و
پاکستان
در یک نگاه سطحی متوجه می شویم که کشور افعانستان از همه طرف با خشکی محاصر شده است. و کشور پاکستان در یک منطقه محدود ساحل دریایی دارد. و بی شک عدم دسترسی به خوراک دریایی و در پی آمد آن، عدم دست یابی  به انواع مختلف و گوناکون 1  Omega-3 fatty acid را نمی توان نادیده گرفت.

  
افغانستان
 در دوران باستان از نقاط کانونی در راه ابریشم و مسیرهای مهاجرت انسان‌ها بوده ‌است. باستان‌شناسان شواهدی از سکونت انسان‌ها تا بیش از ۵۰،۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به‌دست آورده‌اند. نخستین تمدن ‌شهری ممکن است در این قلمرو در بین ۳۰۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد آغاز شده باشد. اکثر مردمان این سرزمین پیرو مذاهب هند و بودایی بودند. با گسترش اسلام، پیروان این باورها، نیایشگاه ها/ستایشگاه های آنها نابود گردید.  
 قومیت های گوناگونی در افغانستان زندگی میکنند. از مشهورترین این قوم ها:
این چند قومیتی و حراست قومی از جمله زبان، شاید یکی از علل کم سوادی در این کشور باشد. بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند. چند زبانی و چند قومیتی/فرهنگی ناموفق در مقایسه با کشور قزاقستان (شاید که: دین اسلام به عنوان یک کارساز مهم در این نابسامانی نقش اساسی را بازی کرده باشد.). و در روند استواری احکام اسلامی در افغانستان، از سال 2008 در این کشور قدم های استوار و محکمی در به عقب رانی آزادی های فردی کسب شده در طول 15 سال گذشته و پیاده کردن هرچه بیشتر قوانین اسلامی برداشته شده است، که بی شک در پس رانی ضریب هوش کشور بی تأثیر نخواهد بود.  
۹۹٪ مردم افغانستان مسلمان هستند که حدود ۸۰-۸۹٪ آنان سُنی، ۱۰-۱۹٪ شیعه و کمتر از ۱٪ پیرو دیگر ادیان هستند. تا دهه ۱۸۹۰، منطقه  نورستان به نام کافرستان (سرزمین کافرها) شناخته می‌شد. نورستانی‌ها که ویژگی‌های نژادی منحصربه‌فردی دارند تا آن هنگام به باورهای روحباوری، چندخدایی و شمن باوری پایبندی داشتند. پس از اشغال این منطقه توسط دولت افغانستان تمام اهالی آن به اسلام گرویدند و نام این سرزمین به نورستان تغییر پیدا کرد. و در نتیجه، گسترش اسلام.
مذاهب دیگری چون هندو و سیک نیز در افغانستان پیروانی دارد. پیش از جنگ‌های ۳۰ سال گذشته، اقلیتی یهودی نیز در افغانستان و به ویژه شهر هرات وجود داشتند که امروزه تمامی آنان به اسرائیل رفته‌اند. به طوری‌که اکنون تنها یک نفر از آن‌ها به نام «زابلون سیمینیوف» در کابل باقی مانده ‌است. همچنین بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر از پیروان مسیحیت در این کشور زندگی می‌کنند.
      پدیده مهمی که قابل تأمل است، مهاجرت افغان ها به طرف کشور استرالیا در سال 1860 میلادی می باشد.
دولت انگلیس برای حمل و نقل مواد واجناس دولتی خود، با همکاری حاکم وقت افغانستان، هفتاد قافله از نواحی کابل وغزنین را با شتر، اسب و قاطر به استرالیا فرستادند. این ساربانان به استرالیا منتقل و آنها در آن کشور مقیم شدند. گفته میشود، اتباع افغانستان در استرالیا، در ساخت اولین خط آهن در این کشور و همچنین در وصل کردن خطوط تلگرافی بین بریتانیا و استرالیا نقش مهمی داشته اند.
همچنین دین اسلام نیز برای اولین بار توسط افغان ها در استرالیا ترویج داده شد. و اولین مسجد و نمازخانه در همان اوایل ورود افغان ها به دست آنها در استرالیا ساخته شد. پیوند برخی از نهال های زراعتی و میوه که همراه خود برده بودند، نیز برای نخستین بار توسط افغان ها در استرالیا صورت گرفته است. همچنین اسناد به دست آمده نشان می دهند که مردان افغان با زنان بومی استرالیا نیز، ازدواج کرده اند.
در حال حاضر ده ها خانواده که اصلیت افغانی دارند و از نخستین مهاجران استرالیایی به شمار میآیند در این کشور زندگی میکنند. حتی برخی مناطق، جاده ها و مساجدی که به وسیله اولین افغان های مهاجر در استرالیا ساخته شده، هم اینک هم باقی مانده و از آنها استفاده میشود. این آثار به نام خود افغان های مهاجر نام گذاری شده است.
بسیاری از آثار، شواهد و دستاوردهای نخستین افغان های مهاجر به استرالیا، هم اینک نیز در موزه های کشور استرالیا حفظ و نگهداری میشوند.
      یک معلم استرالیایی برای نخستین بار در سال1987، کتابی نوشته به نام "افغان
ها و دستاوردهای آنان در استرالیا". بسیاری از محققان استرالیایی، این کتاب را آغازگر تحقیقات گسترده ای، پیرامون مهاجرت و حضور افغان ها در این کشور می دانند.
پرسش فرهنگی ـ اجتماعی در این است که چرا پس از گذشت تقریباً کمتر از چهار نسل، رد پای استوار و چشمگیری از این گروه مهاجر وجود ندارد؟ آیا این عدم توانایی سازگاری به میزان ضریب هوش و درایت این قوم بستگی داشته است و یا آن که عوامل اجتماعی دیگری را می توان برشمرد؟ دراینجا، لازم است تا به دو نکته مهم اشاره شود. نکته نخستین آن که بر طبق داده های آماری ضریب هوش افغان ها در گذر بین سال های 2002 تا 2006 از 83 به 84 صعود داشته است.

نکته دوم آن است که افغان هایی که در جنوب کشور زندگی می کنند کم هوش تر از افغان هایی هستند که در شمالی ترین نقطه کشور ساکن هستند. دیگر گزارش های تأیید شده به این اشاره دارند که مردم افغانستان شمالی از نظر خلق و خوی مردمانی آرام تر/خون گرم تر و میهمان نوازتر از هم میهن جنوبی خود هستند. ریشه های این مهم را شاید در نخستین قدم به توان در همجواری با دو کشور چین و تاجیکستان و در دومین قدم به علت دوری از کشور عربستان سعودی/ایران و لاجرم پس لرزهای اسلام جستجو کرد.


 
دومین کشور همسایه شرقی ایران
پاکستان
با ضریب هوش کشوری 81 می باشد. دین رسمی پاکستان اسلام است و در میان کشورهای اسلامی، دومین کشور از نظر تعداد مسلمان محسوب میشود.


 این کشور در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دولت و کشور جدید از هند مستقل شد. در سال ۱۹۷۱ جنگ داخلی به جدایی پاکستان شرقی با نام بنگلادش از این کشور منجر شد. این منطقه تاریخچه کهنی از زندگی و تمدن را داراست که شامل تمدن دره سند می‌شود. از زمان استقلال، پاکستان دوره‌های رشد نظامی و اقتصادی و هم‌چنین بی‌ثباتی را همگام با جدا شدن بنگلادش از خود، تجربه کرده‌است. پاکستان از لحاظ بزرگی نیروهای مسلح در رده هفتم جهان است و تنها کشور اسلامی دارنده جنگ‌افزار هسته‌ای می باشد.
پاکستان دارای تمدن آسیایی بوده‌است و یکی از تمدن‌ها بزرگ جهان به حساب می‌آید که پس از میان رودان و مصر تمدن دوره سِند (۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد) است.
نخستین نشانه وجود آدمیان در این منطقه ابزارهای سنگی هستند که در استان پنجاب از فرهنگ سوان برجای مانده‌اند و مربوط به ۱۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار سال پیش هستند. رود سند (ایندوس) محل فرهنگ‌های باستانی متعددی از قبیل مهرگره (یکی از اولین شهرهای شناخته شده جهانی) و تمدن دره سند در هاراپا و موهنجودارو است. تمدن دره سند در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد دچار انحطاط شد و پس از آن تمدن ودابی پدید آمد که در بیشتر شمال هند و پاکستان گسترده شد.
کشور کنونی پاکستان در زمان سلسله‌های  هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان، صفویان، افشاریان جزو خاک ایران بوده همچنین در زمان سلسله‌های سامانیان و قاجار بخش هایی از آن جزو ایران بود.
پاکستان دارای فرهنگ منحصربه‌فرد و غنی است که سنت‌های خود را در طول تاریخ حفظ کرده‌است. واقعیت پیش از ورود اسلام بسیاری از پنجابی ها و سندی ها، هندو و بودایی بودند؛ اما این روند در طول دوره توسعه اسلام، توسط حاکمان اموی، محمد بن قاسم، سلطان محمود غزنوی و دیگران تغییر یافت.
در پاکستان اقلیت‌های دینی و مذهبی در موارد زیادی مورد حملات انتقام‌جویانه از سوی عامه مردم یا گروه‌های تندرو مذهبی قرار می‌گیرند.
در بسیاری از موارد گروه‌های وهابی، غالباً پیروان مذهب شیعه را به ویژه در کویته، مرکز ایالت بلوچستان هدف قرار می‌دهند. در پاکستان هم‌چنین پیروان فرقه احمدیه که اواخر سده ۱۹میلادی در آن کشور بنیان‌گذاری شد، مورد اذیت و آزار گاه‌ و‌بیگاه قرار دارند.
 در پاکستان حداقل سن برای محاکمه کیفری به جرم، «۷ سال» است.
قوانین کشور پاکستان در سال 2008 میلادی مجازات اعدام را در کشور لغو کرد. ولی اما که با پافشاری در اسلامی کردن این کشور مجزات اعدام در اواخر سال2014 مجدداً به اجرا درآمد.  و در نتیجه، گسترش اسلام.
همانگونه که در پیش اشاره شده آثار باقی مانده (معماری، هنرهای دستی، ابنیه تاریخی و ...) در هرسرزمینی نشانگاهی است از هوش، درایت و کشورداری آن منطقه، با در نظر داشتن آنکه هنر، میوه همان درختی است که ما آن را، جامعه، کشور و یا ملت می نامیم. و اوج شکوفایی هر جامعه (درخت)، همان میوه و ثمره و یا به بیان دیگر دستاورد آن جامعه می باشد.


تندیس هایی این چنینی با قدمت 4500 ساله نشان میدهند که مردمان آن سرزمین از هوشیاری ویژه ای برخوردار بوده اند.
دراینجا پرسش اساسی و بسیار مهم، این ست که:
  • آیا این نفوذ اسلام بوده است که به مرور زمان، تمدن هایی همچون میانرودان و مصر و تیز تمدن دوره سند (۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد)، و ایران باستان را دچار افول ساخته است. و
  • آیا این نفوذ همه جانبه اسلام بر نهادهای اصلی اجتماعی، زندگی خصوصی افراد، روابط بین الملل، چه خوردن، چگونه لباس پوشیدن و ... و نهادینه شدن باورداشت های اسلام، در طول زمان های پیشه رو تغییر افولی و ویرانگر ضریب هوش کشور ایران را، شدت نخواهد بخشید؟ با توجه به صعود ضریب هوشی در کشور همسایه ایران افغانستان از شاخص 83 به 84 در بین سال های 2002 تا 2006 و ثابت ماندن ضریب هوشی ایران در همین دوره از زمان. 
و در پنجمین گام، قسمت شمالی و شمال شرقی ایران را از نزدیک مورد پژوهش خویش قرار می دهیم. دراین قسمت، ایران با کشورهای زیر همسایه است:


 
 ترکمنستان،
ازبکستان،
تاجیکستان،
قرقیزستان و
قزاقستان.


ترکمنستان
با آن که پس از عراق، ایران دارای طولانی ترین مرز مشترک با این کشور است، کمتر ایرانی را می توان یافت که با این همسایه ایران آشنایی کافی، داشته باشد. پنداری فاصله آن با ایران هزاران هزار کیلومتر است. ارتباطات فرهنکی ایران با این سرزمین چه در گذشته دور و چه هم اینک بسیار محدود بوده و هست.
بهرروی این سرزمین، در زمان هخامنشیان از ساتراپ‌های خوارزم، پارت و مارگیانا (مرو) تشکیل شده ‌بود.
در قرن چهارم قبل از میلاد اسکندر مقدونی آسیای مرکزی را فتح نمود و بر رونق اقتصادی/داد و ستدی و نقش فرهنگی جاده ابریشم افزود و اهمیت این منطقه را دوچندان نمود. هشتاد سال بعد در شهر نِسا پادشاهی اشکانیان پایهگذاری شد. و پس از اشکانیان و با روی کار آمدن ساسانیان نسا اهمیت خود را از دست نداده و از شهرههای مهم آن دوران بود.
قرن هفتم میلادی با گسترش اسلام در آسیای مرکزی این منطقه بوسیله اعراب فتح و جزو ممالک اسلامی گردید. و در سال های پسین با نقل مکان کردن مامون به شهر مرو این شهر به عنوان پایتخت خراسان بزرگ شناخته شد.
در اواسط قرن یازدهم میلادی سلسله سلجوقیان امپراتوری خود را در ترکمنستان کنونی تشکیل و بزودی از شرق تا چین و غرب تا دریای مدیترانه این سرزمین را گسترش داند و این شکوفایی و قدرت تا قرن دوازدهم ادامه داشت و با حمله چنگیزخان مغول استقلال امپراتوری سلجوقیان سرنگون گردید.
این سرزمین تا قرن هیجدهم و نوزدهم میلادی مورد کشمکش حکومتهای ایران، خانات خیوه و خانات بخارا و همین طور افغانستان بوده که جنگهای زیاد موجب ویرانی و فرار بسیاری از مردم، دانشمندان و ادبا به سایر مناطق و کشورهای همجوار گردیدهاست. جنگهای صفویان با ازبکان که بر خوارزم و بخارا حکومت میکردند در این منطقه رخ داد و موحب نابودی راههای تجاری و در نتیجه عقبماندگی منطقه و اهالی آن شد.
در سال ۱۸۹۴ حکومت تزار روسیه عملاً کنترل این منطقه بدست گرفته و به امپراطوری خود ضمیمه کرد. در سال ۱۹۱۷ با ناآرامیهای سیاسی در روسیه، جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان در سال ۱۹۲۴ با مرزهای کنونی اعلام و دولت تشکیل گردید.
در هنگام فروپاشی شوروی تنها کشور آسیایی که علاقهای به جدا شدن از شوروی را نداشت ترکمنستان بود زیرا سیستم اقتصادی ترکمنستان شدیداً وابسته به شوروی بود. ولی بالاخره در ۲۷ اکتبر ۱۹۹۱ از اتحادیه جماهیر شوروی جدا و در ۲۵ دسامبر همان سال در سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شد.
ترکمنستان در آذر ۱۳۷۰ (اکتبر ۱۹۹۱) با رأی مردم در همه پرسی استقلال، و موجودیت خود را به عنوان یک کشور مستقل اعلام نمود و رسماً نام ترکمنستان را برای کشور خود برگزید. قانون اساسی ترکمنستان نیز در ۱۸ مه ۱۹۹۲ در چهاردهمین نشست مجلس ترکمنستان به تصویب رسید.
اسلام مذهب اکثر مردم کشور است. ۸۹٪ ترکمن‌ها مسلمان (اکثراً پیرو مکتب حنفی از مذهب اهل سنت) و ۹٪ پیرو کلیسای ارتدوکس روسیه هستند.

ازبکستان
 (ازبکی: O‘zbekiston، به سیریلیک: Узбекистан) کشوری است خشک و محصور در خشکی.
پایتخت آن تاشکند و از شهرهای مهم آن سمرقند و بخارا است.

سمرقند با جمعیتی بالغ بر ۵۹۶٫۳۰۰ نفر (برآورد تخمینی سال ۲۰۰۸)، دومین شهر بزرگ ازبکستان، و مرکز استان سمرقند است. این شهر در ارتفاع ۷۰۲ متری از سطح دریا واقع است. بیشتر ساکنان این شهر فارسی زبان هستند و به فارسی تاجیکی صحبت می‌کنند. این شهر یکی از مراکز تاریخی مردم تاجیک در آسیای میانه‌است.

 در سال ۲۰۰۱، یونسکو این شهر باستانی را در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار داد.
زبان رسمی ازبکستان زبان ازبکی است. مردمان ایرانی‌تبار ساکنان اولیه منطقه ازبکستان را تشکیل می‌دادند. زبان‌های قدیمی رایج در این منطقه زبان‌های ایرانی سغدی، خوارزمی و پارسی میانه بود.
 در سدهٔ دهم میلادی، منطقهٔ کنونی ازبکستان جزیی از قلمرو سامانیان بود.
منطقهٔ کنونی ازبکستان بعدها به ترتیب جزئی از حکومتهای غزنوی، سلجوقی، خوارزمشاهی، مغول، تیموری و ازبک شد. در سدهٔ نوزدهم میلادی، غرب و شمال ازبکستان زیر سلطهٔ خانات خوارزم، و جنوب ازبکستان جزئی از خانات بخارا بوده‌است. خانات بخارا و خوارزم در سال ۱۸۶۶ زیر سلطهٔ روسیه درآمدند.
پس از انقلاب اکتبر، در سال ۱۹۲۴، جمهوری سوسیالیست ازبکستان به عنوان جزئی از اتحاد جماهیر شوروی) تشکیل شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۹۹۱، ازبکستان به استقلال دست یافت.
این منطقه از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح مسکونی بود. نشانههای زندگی مردم در این دوره زمانی در شهرهای سمرقند، خوارزم، تاشکند و بخارا یافت شده است.
   
تاجیکستان
 یک کشور محاط در خشکی  است که در گذشته راه ابریشم از آن گذر میکردهاست. این کشور، کوهستانی و پربارش است و منابع آب فراوانی دارد.
سرزمین سغد باستان که سرزمین کنونی تاجیکستان را دربر می‌گیرد، در زمان داریوش یکم به جزئی از امپراتوری هخامنشی تبدیل شد. پس از یورش اسکندر مقدونی، تاجیکستان به ترتیب جزئی از پادشاهی‌های سلوکی، دولت یونانی باختر، تخارستان، کوشانیان، ساسانیان، هفتالیان و خیونان بود.
در سال ۷۱۵ میلادی (در زمان امویان)، این سرزمین به تصرف عرب‌ها درآمد و مردم تاجیک دین اسلام را پذیرفتند. پس از اسلام تاجیکستان تبدیل به مهد زبان پارسی دری و فرهنگ و علوم گوناگون شد.
در سدهٔ دهم میلادی، سامانیان اولین حکومت مستقل ایرانی پس از اسلام در این منطقه تشکیل شد.
البته نادر شاه افشار پادشاه ایران برای دورهٔ کوتاهی آن را به تصرف خود درآورد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱)، تاجیکستان به استقلال دست یافت.
کمی پس از استقلال تاجیکستان در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱ میلادی)، جنگ داخلی پنج ساله بین دولت تحت حمایت مسکو و مخالفان اسلامگرا (به رهبری عبدالله نوری) درگرفت.
در این جنگ، بیش از ۵۰ هزار تن کشته و بیش از ۷۰۰ هزار تن بی‌خانمان شدند. در سال ۱۳۷۶ (۱۹۹۷ (میلادی) با میانجیگری سازمان ملل متحد، پیمان صلح به امضای دو طرف رسید.
تاریخ و فرهنگ تاجیکستان با ایران اشتراکات بسیاری دارد. در پاره‌هایی از دوران پیش از اسلام، تاجیکستان جزئی از شاهنشاهی ایران بود. پس از اسلام، سرزمین خراسان و فرارود (از جمله تاجیکستان) زنده کننده فرهنگ ایرانی و به وجود آورنده زبان پارسی دری بود که جانشین زبان پهلوی شد. نخستین شاعران پارسی‌زبان از این ناحیه به پا خاستند، به ویژه رودکی، که پدر شعر پارسی محسوب می‌گردد. در نخستین سده‌های هجری، خراسان و فرارود مهد تمدن و علوم ایرانی بودند و بزرگانی مانند ابن سینا و فارابی در خود پرورند. حکومت سامانی نیز از تاجیکستان برخاسته ‌است تاجیکان از کهن ترین مردم تبار آریایی ایرانی الاصل و پارسی زبان هستند که از دیرباز در این سرزمین به سر میبرند. از این رو سرزمینی که در آن سکونت گزیده اند به (تاجیکستان) معروف شده است. به بیان دیگر، نام کشور جمهوری تاجیکستان از نام قوم آزاده، رشید و پاک اندیش تاجیک گرفته شده و آن را تاجیکستان نامیدند. بیشتر مردم تاجیکستان با سواد هستند. دانشگاه دولتی تاجیکستان در شهر دوشنبه قرار دارد و زبان های خاوری این دانشگاه جدیدترین مرکز آموزشی به شمار میرود. در این دانشگاه بخش های فارسی، عربی، اردو، هندی و پشتو دایر شده است. زبان تدریس در دانشگاه، تاجیکی و روسی است.
 
  
قرقیزستان
کشوری محصور به خشکی است در آسیای مرکزی. پایتخت آن بیشکک است.
ترکان سلجوقی و مغول‌ها تاثیر زیادی بر فرهنگ این منطقه گذاشته‌اند. قرقیزها اسلام و تیراندازی را از ترکان سلجوقی و اسب‌سواری ماهرانه را از سواران ترک نژاد آسیای میانه یاد گرفتند. هنوز هم سوارکاران چابکی در این کشور یافت می‌شود.
در اوایل سدهٔ ۱۹ میلادی، قرقیزستان تحت حکومت خانات خوقند درآمد. در سال ۱۸۷۶ قرقیزستان به امپراتوری روسیه ضمیمه شد.
پس از انقلاب اکتبر، در سال ۱۹۲۶، جمهوری سوسیالیستی  قرقیزستان، به عنوان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی، تشکیل شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۹۹۱، قرقیزستان به استقلال دست یافت.
 
قزاقستان
قزاقستان (به قزاقی: Қазақстан، به روسی: Казахстан) کشوری است در آسیای میانه. قزاقستان بزرگترین کشور محصور در خشکی در دنیا است. با توجه به محدود بودن مواد غذایی از دریا.
ساکنان اصلی منطقه امروزی قزاقستان از اقوام ایرانی‌تبار اسکیت بودند.  مردمان ترک‌تبار از سده ‍پنجم به این‌سو آغاز به نفوذ و کوچ در منطقه کردند.
پس از انقلاب اکتبر و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، قزاقستان با عنوان جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی به یکی از جمهوریهای آن تبدیل شد. با فروپاشی شوروی، قزاقستان به استقلال دست یافت.
قزاقستان در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ آخرین جمهوری شوروی بود که اعلام استقلال کرد.
قزاقستان کشوری چندقومی است و قزاق‌ها حدود ۶۳ درصد ساکنان آن را تشکیل می‌دهند.  زبان قزاقی که زبان مردم قزاق و زبان ملی این کشور است، زبانی است از زیرگروه شرقی زبان‌های ترکی‌تبار که خود زیر شاخه از زبانهای آلتای است. از نزدیکترین زبانها به قزاقی، زبان کشور همسایه قرقیزی است. زبان روسی با توجه به سابقه تاریخی و حضور گسترده خود همچنان موقعیت زبان رسمی (در قانون اساسی قزاقستان از اصطلاح زبان ارتباطات بین‌المللی استفاده شده‌است) را حفظ کرده‌است.

 
زبانهای زبان اوکراینی، زبان تاتاری، قرقیزی، اویغوری، ازبکی، ترکی آذربایجانی، باشقیری، فارسی تاجیکی، زبان آلمانی، زبان کره‌ای، زبان ترکمنی، زبان ارمنی و زبان مغولی تنها تعدادی از مهمترین زبانهایی هستند که بزرگترین اقلیت‌های قومی این کشور به آنها سخن می‌گویند.
توجه دوستان را بدین نکته بسیار مهم جلب می کنم که در این کشور چند زبانی و چند ملیتی نه تنها مشکل آفرین نبوده است، بلکه باعث شکوفایی هنر و ... و علم، گشته است (فراموش نشود که ضریب هوشی این کشور93.0 میباشد).  
البته بسیاری از اقلیت‌های قومی قزاقستان برای داشتن زبان مشترک به جز روسی، زبان قزاقی را هم می‌دانند. آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان بین‌المللی در سالهای اخیر افزایش یافته‌است.
آستانه، پایتخت کنونی قزاقستان شهری است بسیار سرد و بادخیز که دمای هوا در زمستان در آن به منفی ۴۰ درجه می‌رسد.
پایگاه فضایی بایکونور در کشور قزاقستان قرار دارد و قدیمی‌ترین پایگاه فضایی جهان است. یوری گاگارین نخستین انسان فضانورد از این پایگاه به فضا سفر کرد. این پایگاه در دوران شوروی سابق و به خاطر موقعیت جغرافیایی مناسب در جمهوری قزاقستان ساخته شد. پس از فروپاشی شوروی، کشور روسیه این پایگاه را تا سال ۲۰۵۰ از قزاقستان اجاره کرده است.
ویژگی چند قومیتی قزاقستان در هنر و فرهنگ این کشور بازتاب یافته است. فعالیت‌های فرهنگی و هنری قزاقستان را می‌توان در دو دسته گسترده سنتی و غربی دسته بندی کرد.
فرهنگ و هنر سنتی که با نوع زندگی ساکنان عمدتاً قزاق و البته کره‌ای‌ها و اویغورها و اقوام کوچکتر این سرزمین مرتبط است؛ همانند شعرها، آهنگ ها و رقص‌های فولکلور، موسیقی قزاق که با سازهای سنتی آنان اجرا می‌شود، همچون فرش ها و پارچههای دست بافت و صنایع دستی گوناگون که در طول قرن‌ها در این سرزمین به حیات خود ادامه داده و پیشرفت کرده‌اند. در مجموع شعر، موسیقی و رقص جایگاه خاصی در فرهنگ قزاق داشته و دارند.
گروه غربی شامل انواع هنرهایی می‌گردد که روس‌ها از ابتدای قرن بیستم به منطقه آوردند. مانند تئاتر، موسیقی کلاسیک، باله، اپرا، سینما، تلویزیون و ادبیات روسی می‌گردند.
قزاقستان در ميان كشورهای مستقل مشترك المنافع، ‌تنها جمهوری ای است كه قومیت اصلی آن يعنی قزاق ها، خود در اقليت قرار دارند.(نزدیک به 44% كل جمعيت)، در حالی كه روس ها بزرگترين اقليت قومی اين جمهوری هستند.
با به روزی و بکارگیری آموزش اجباری و رايگان در جمهوری قزاقستان، نرخ سواد برابر است با 99.4 درصد، كه این آمار هم در مورد مردان و هم درمورد بانوان صادق است.
برای دست یابی به دانش و تکنولوژی جدید روز، دانشگاه ها نقش اصلی را ایفا می کنند. در قزاقستان حدود 150 موسسه آموزش عالی وجود دارد و اغلب آنها مجهز به تکنولوزی کارآمد روز از جمله سایت های کامپیوتری است. کاربرد تجهیزات آموزشی پیشرفته علاوه بر دانشگاه ها در مدارس این کشور نیز مورد توجه مسوولان است.
استفاده از استادان خارجی در رشته های گوناگون و تربیت نیروهای متخصص از جمله اهداف اصلی است. برای تکمیل پروژۀ جذب تخصص روز علاوه بر به کارگیری استادان خارجی، به دانشجویان مستعد بورسیه های تحصیلی خارج از کشور (بولاشاک) اعطا میشود. قزاقستان منتظر بازگشت نیروهای تحصیل کرده خود است تا با به کار گیری آنان در مدیریت های مختلف تحولی اساسی در توسعه همه جانبه این کشور محقق گردد. در سال های اخیر بورسیه های دولتی افزایش چشمگیری داشته است. در دانشگاه های قزاقستان بیش از دویست گروه علمی و آموزشی در دانش های گوناگون مشغول فعالیت است. دانشگاه «نظر بایف» نمونه و الگویی برای دانشگاه های قزاقستان است که در آن مدل نوآوری و خلاقیت آموزشی با متدهای جدید به کار گرفته میشود. نکته قابل توجه و مهم این است که جهت گیری آموزش دانشگاهی تماماً بر اساس نیاز سنجی بخش های مختلف تولیدی و فرهنگی و بازار کار و نیاز اجتماعی است. از این رو هیچ فارغ التحصیلی بدون نیاز اجتماع به تخصص او، تربیت نمی شود.
در قزاقستان بیست مرکز برای شناسایی استعدادهای درخشان راه اندازی شده است. این مراکز استعدادهای درخشان را شناسایی و راهی دانشگاه های ویژه میکنند. بنابر سیاست گذاری رییس جمهور، جهت گیری دانشگاه ها باید در راستای فعالیت های نوآورانه باشد. از اهداف کوتاه مدت دانشگاهی در قزاقستان رسیدن به استانداردهای جهانی است. به این منظور ارتقاء دست کم دو دانشگاه به رتبه بهترین دانشگاه های جهان مد نظر مسوولان قراردارد.
طبق آمارهای رسمی از هر 37 فارغ التحصیل مقطع دکترا در علوم مختلف تنها یک نفر به تدریس و استادی در دانشکاه مشغول شده و بقیه مستقیماً وارد بازار کار و تولید می شوند. این خود نشان دهندۀ هدفمند بودن آموزش عالی در قزاقستان است.
کشور قزاقستان از بسیار جهات یک کشور ویژه ای ست که «ما» این کشور را جزءِ همسایگان ایران آورده ایم. مردم قزاق مسلمان حنفی مذهب هستند. آنها خيلی دير (قرن نوزدهم) مسلمان شدند. 
در سده19 میلادی، اسلام در قزاقستان رشد سریعی داشت، چون تزارهای روس بر این تصور بودند که با قبول اسلام از طرف قبیله‌ها، آنها به هم نزدیک شده و تمدن واحدی ایجاد می‌کنند؛ پس در پذیرش اسلام از سوی آنان محدودیت قائل نشدند. البته برخلاف تصور روس‌ها، نفوذ اسلام در مردم قزاق آنان را به صورت اقوامی ظلم‌ستیز درآورد و آنها در مقابل روسها به شورش و مقاومت برخاستند. ولی اما که در همین مدت کوتاه (کمتر از 150 سال) بیش از 2100 مسجد در این کشور ساخته شد. بهرروی قزاقستان به علت وضعیت جغرافیایی خود و دور بودن از ارتعاشات پس لرزه ایی اسلام، تا هم اکنون در امان بوده است. بی شک در 100 سال پیشه رو شاهده مبارزه ایمان اسلامی و مدرنیته قزاقی خواهیم بود.


 قزاقستان یکی از کشورهای نادر در جهان می باشد که توانسته به یکی از کشورهای مهم و قدرتمند منطقه و جهان تبدیل گردد. این کشور از علم آمار بسیار سود برده است و چون نرخ با سواد در این کشور بسیار بالا است، مسائل اجتماعی را به زبان آماری به اطلاع شهروندان میرسانند. این شیوه علمی اطلاع رسانی یکی از پیشرفته ترین شیوه های فناوری معمول در کشورهای پیشرفته کنونی جهان است. زیرا این روش اطلاع رسانی بطور علمی و عملی از هرگونه سودجویی های مغرضانه جلوگیری می کند. دراین خصوص به چند نمونه آماری بکارگرفته شده در قزاقستان، اشاره می شود.


  



ماهیت سکولار دولت قزاقستان سبب شده است تا شرایط آزاد برای برگزاری مناسبت ها و انجام فرایض دینی تمام ادیان و مذاهب فراهم شود. این کشور دومین کشور مسلمانی ست که درآن آزای ادیان به تصویب پارلمان آن کشور رسیده است. و%45 از مردم براین باورند که در زندگی روازنه آن ها مذهب نقشی ندارد. 
تعداد بی دینان در این کشور به %12هم میرسد.

  
قزاقستان در صنعت فیلم سازی، تئاتر، اپرا، باله، موسیقی کلاسیک و ... همچون انواع ورزش ها سنگین و سبک، دارای مقام های جهانی ست. و حتا در مسابقات انتخاب ملکه زیبایی جهان نیز، شرکت می کند.
و برای حُسن ختام در مورد این کشور ویژه باید بگویم که رنگ دلخواه مردم این سرزمین همچون (نیاکانشان ایرانی های هخامنشی)  پیروزه ای (فیزروزه ای) می باشد که رنگ درفش (پرچم) آنان نیز هست.

 

دایره اسلام با مرکزیت عربستان سعودی و ایران


 
ضریب هوش کشور
مُتِدَیّن
مسلمان
کشور
87.0
%85.3
%93.4
آذربایجان
90.0
75.8%
70%
آلبانی
93.2
%81.6
%0.1
ارمنستان
68.0
؟
%36.2
اریتره
87.0
%81.7
%88.0
ازبکستان
83.0
%99.5
%99
افغانستان
83.1
%98.9
%96
امارات متحد عربی
98.0
91.9
86.1%
اندونزی
84.6
%94.3
%98
ایران
85.9
؟
81.2%
بحرین
81.0
%96.0
%96.6
پاکستان
87.0
%89.3
%90.0
تاجیکستان
87.0
%89.8
%89.0
ترکمنستان
90.4
%92.7
%99.8
ترکیه
72.5
98.9%
70%
سودان
87.0
98.8%
90%
سوریه
87.0
%99.3
%97.0
عراق
79.5
%98.9
%100
عربستان      سعودی
83.5
%99.1
%75.0
عمان
87.0
%77.3
%75.0
قرقیزستان
93.0
%69.9
%70.2
قزاقستان
78.1
؟
%77.5
قطر
83.6
%98.7
%85.0
کویت
93.7
%82.9
%9.9
گرجستان
82.7
%95.4
%90.0
مصر
80.5
99.2%
99%
یمن

ضریب هوش کشورهای مسلمان با مرکزیت عربستان و ایران


همانگونه که در جدول بالا مشاهده میشود، هر قدر کشورهای مختلف مسلمان مانند آلبانی (در اروپا) و قزاقستان (در آسیای میانه) دارای فاصله بیشتری با کشور عربستان باشند، به همان میزان از ضریب هوش کشوری بالاتری بهرمند هستند. 
با کمال خوش/ناخوش وقتی باید به این واقعیت گردن نهاد که کشورهای جدا شده از ایران بزرگ، همچون گرجستان، ارمنستان، تاجیکستان، و ... حتی قسمتی بزرگی از پاکستان و تمامی افغانستان (دارای ضریب هوش کشوری 84 در سال 2006) و ... دارای ضریب هوش کشوری بالاتری از ایران شده اند. که شاید این اختلاف (به غیراز دو کشور پاکستان و افغانستان) از دور بودن هسته اساسی باورداشت های مذهبی ایرانیان باشد. بدین معنا که ایران همچون عربستان (سنی) مرکز اشاعه اسلام (شیعه) گشته است.
شاید به توان با ترسیم یک زلزله نگار آبی، این باورداشت را، راحت تر بیان داشت و به این نتیجه رسید که برهمکنش های آزادی ادیان، بی دینی/ناخداباوری و ضریب هوش کشوری بالا، سه گوشه مثلث کامیابی و کامکاری یک کشور می تواند، که، باشد.


ضریب هوش هریک از کشورهایی که در محور مرکزی عربستان/ایران آمده است را، در جدول بالا می توانید بیابید. 

*******


جمهوری اسلامی و پایان شیعه در ایران!

جدیداً آمارگیری که از طرف گروه مطالعات افکارسنجی ایران ۱ در مورد دینداری ملت ایران صورت گرفته است، نشان میدهد که شمارش معتقدان به شیعه از زمان شورش سال ۱۳۵۷، از ۸۹.۹٪ به ۳۲.۲٪ تقلیل یافته است.

علت اصلی سرخوردگی مردم از اسلام، بخاطر سیاست های خشن جمهوری اسلامی و سعی در تبدیل ملت ایران به امُت اسلامی بوده است. این سیاست ها شامل، ایرانستیزی، زنستیزی، زور، ستم، سانسور، اختناق، دروغ، اعدام، شکنجه و هزاران خباثت و جنایت دیگر می باشد که رژیم آخوندی دربیش از 45 سال گذشته بر ملت ایران وارد آورده است.

تنها اشتباهی که این گروه در آمارگیری خود مرتکب شده است، اضافه کردن جمعیت مسلمان زاده های نوزرتشتی به اقلیت زرتشتی در ایران است.

از زمان شورش ۵۷ در ایران، جمعیت زرتشتیان ایران بشدت تقلیل یافته است، اما از طرفی دیگر، تعداد نوزرتشتیان مسلمان زاده رو به افزایش گذاسته شده است. علت اصلی این افزایش، واکنشی به سیاست های ایرانستیزانه رژیم است و البته این افزایش اقلیت زرتشتی (زرتشتیان حقیقی) ‌را بشدت نگران و هراسان ساخته است. زیرا این مسئله می تواند نه فقط به تبعیض بیشتر بر ولیه اقلیت زرتشتی در ایران خاتمه یابد، بلکه آسیب های فراوانی به دین زرتشتی نیز وارد سازد. زیرا که اکثریت این عده نوزرتشتی توان پرهیز از دروغ و دوری از خشونت را نداشته و فقط در ظاهر زرتشتی شده اند و این علت اصلی مخالفت زرتشتیان نسبت به زرتشتی شدن مسلمانان می باشد.

بهرحال، «در نومیدی بسی امید است. پایان شب سیه سپید است» و خباثت ها و جنایات رژیم جمهوری اسلامی، یک ثمره خوب و نیکی هم با خود داشته است و آن بیداری ملت ایران و بیرون انداختن کیش اسلام از ایران بعد از ۱۴۰۰ سال است!

ادمین خلیج فارس

۱. https://theprint.in/.../iran-becoming-more.../500224/


رونوشت همه نوشتارها، در تارنوشت خلیج فارس در دسترس همگان می باشد. تارنوشت: http://www.persian-gulf.net

همچنین، از شما دعوت میشود، تا به تاربرگ خلیج فارس در رسانه های اجتماعی بپیوندید:

اینستاگرام: http://persian_gulf.fb/

تلگرام: http://telegram.me/PersianGulfFB

توئیتر: https://twitter.com/PersianGulf_fb

گوگل پلاس: https://plus.google.com/+PersiangulfNetForever

یوتیوب: https://www.youtube.com/channel/UCCr5wfjUgraFh-pDjpfR6kA





  پانویس ها:
 1. اسید چرب امگا۳ خانواده‌ای از اسیدهای چرب اشباع نشده هستند که اولین پیوند دوگانه آن‌ها بین سومین وچهارمین کربن در زنجیره کربنی قرار گرفته‌است. اسیدهای امگا ۳ برای تنظیم فعالیت بدن انسان موادی ضروری هستند. ولی در بدن ساخته نمی‌شوند.
سه اسید چرب تشکیل ‌دهنده خانواده امگا-3 عبارتند از:
آلفا- لینولنیک اسید (ALA)، ایکوساپنتائنوئیک اسید(EPA) و
دوکوزاهگزائنوئیک اسید (DHA). آلفا- لینولنیک اسید (ALA) در گردو ، برخی از انواع لوبیا، سبزیجات و در روغن‌های کانولا، سویا، بذر کتان/ بزرک و روغن زیتون یافت می‌شود. 
دو اسید چرب دیگر، یعنی ایکوساپنتائنوئیک اسید (EPA) ودوکوزاهگزائنوئیک اسید (DHA) در ماهی همچون سالمون و در روغن و مکمل‌های ماهی وجود دارد.
این اسیدهای چرب n-3 (کربن سوم سیر نشده) از نظر تغذیه‌ای بسیار مهم هستند (ALA)، DHA) و (EPA) زیرا همگی دارای غیراشباع بودن چندگانه هستند. بدن انسان توانایی ساختن و سنتز کردن اسیدهای چرب n-3 را از مولکولهای دیگر ندارد، اما می‌تواند زنجیره بلند ۲۰و۲۲ کربنی اسیدهای چرب n-3 سیرنشده مانند EPA و DHA را از زنجیره کوتاه هشت کربنی ALA تشکیل دهد.
مغز گردو و بذر کتان دارای بیشترین اندازه اسید چرب امگا ۳ در میان مواد غذایی گیاهی هستند.
2. ژاپن: غذاهای ژاپنی از جمله سالم‌ترین غذاهای دنیا هستند. امروزه رژیم غذایی ژاپن به عنوان یکی از سالم‌ترین رژیم‌های غذایی دنیا شناخته شده و گفته می‌شود یکی از دلایلی که ژاپنی‌ها (دارای ضریب هوش کشوری 105) طول عمر به نسبت بالایی دارند، نوع رژیم غذایی آن‌ها است. از ویژگی‌های بارز غذاهای سنتی ژاپن، کلسترول و چربی و کالری کم و فیبر بالای آن است. شاید بهترین توصیف برای غذاهای ژاپنی حفظ طعم طبیعی و هارمونی آن‌هاست. برنج و ماهی و فرآورده‌های دریایی در مجمع الجزایر ژاپن از کوه‌های پوشیده از برف شمال «هکایدو» تا سواحل شنی «اکیناوا» ماده‌ی اولیه‌ی اغلب غذاهای سنتی محسوب می‌شود. از برنج علاوه بر مصرف روزانه در منوی اصلی، فرآورده‌های جانبی سنتی ویژه‌ی دیگری نیز تهیه می‌شود نظیر: «موچی» یا کیک برنجی و «سِنبِه» یا بیسکویت برنجی و «ساکِه» که نوشیدنی الکلی مرسوم ژاپن است همین‌طور «میسو» که از افزودنی‌ها و طمع دهنده‌‌های غذایی محسوب می‌شود. وعده‌های غذایی اصلی در ژاپن شامل سه وعده است و یک منوی کامل از غذاهای ژاپنی شامل: برنج پخته(gohan)، سوپ میسو (misoshiro)، غذاهای آب پز نظیر سبزیجات و ماهی با گوشت آب‌پز (suimono)، گوشت و ماهی یا سبزیجات سرخ شده یا کبابی (yakimono)، ترشی از سبزیجات و یا غذاهای دریایی (sunomon)، سبزی و ماهی و یا حبوباتی که آغشته به سس مخصوص هستند (aemono or hitashimono)، ماهی خام ورقه‌شده (sashimono) و ترشیجات (konomono). همچنین ژاپنی ها غذای خود را با دو چوب نازک که به آن «هاشی» می‌گویند می‌خورند که در واقع نقش قاشق و چنگال را دارد. آنها در خانه عموماً از ظروف کوچک برای صرف غذا استفاده می‌کنند. آنها در پیاله های کوچک، برنج می‌ریزند. آن را نزدیک دهان خود قرار می‌دهند و با هاشی غذای خود را تندتند راهی دهانشان می‌کنند. همچنین در ژاپن سوپ همراه برنج را نیز بایستی «هورت» کشید و با نفس‌های عمیق خورد. خوردن سوپ با صدای بلند و سرکشیدن آن نشانه‌ی آن است که از طعم غذا خوششان می‌آید و از خوردن آن لذت می‌برند. یکی از رسوم و آداب دیگر غذا خوردن در ژاپن آن است که پیش از صرف غذا لیوان افراد حاضر از نوشیدنی پر می‌شود. به علاوه، لیوان هر کس بعد از نوشیدن، به سرعت باید توسط فرد دیگری پر شود. این عمل در خانواده‌های ژاپنی توسط خانم‌ها صورت می‌گیرد.
از سایت اینترنتی بیتوته 2014/12/29
3.   ملخ در عربستان
ماه رمضان و افزايش مصرف ملخ در عربستان!
با وجود هشدارهای وزارت بهداشت عربستان، بسیاری از مردم این کشور با آغاز ماه رمضان به خوردن ملخ روی میآورند که بسیاری آن را داروی برخی از بیماریها و غذایی لذیذ میدانند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، منطقه اطراف بازار برزان در شهر حائل عربستان این روزها شاهد استقبال گسترده مردم برای خرید ملخ است که یکی از خوراکی های اساسی ماه رمضان در این کشور محسوب می شود.
فروشندگان می گویند ملخ های مزبور را در آستانه ماه رمضان از صحرای منطقه حائل صید نموده اند. بهای یک کیسه ملخ در شهر حائل در شمال عربستان 100 تا 150 ریال (27 تا 40 دلار) است.
 به نوشته روزنامه عربی رأی الیوم، بازار الجرده در مرکز شهر بریده در منطقه القصیم در وسط عربستان از مشهورترین بازارهای ملخ در عربستان است. بریده که منطقه ای صحرایی است، از بزرگترین مناطق کشاورزی و تولید مواد غذایی عربستان محسوب می شود. بهای هر کیسه ملخ در مزایده ویژه شهر بریده به چهارصد ریال (106 دلار) می رسد.
ملخ ابتدا با آب و نمک پخته شده و پس از آن خشک و در سفره سرو می شود. برخی از مردم عربستان بر این باورند که ملخ به خاطر استفاده از برگ و ساقه درختان و گیاهان مختلف زمینی، دارای ارزش غذایی بالایی است.
این در حالی ست که برخی دیگر از مردم و به ویژه وزارت بهداشت عربستان معتقدند که خوردن این حشره برای سلامتی انسان مضر است. این وزارتخانه همواره نسبت به مصرف ملخ به ویژه پس از سمپاشی مناطقی که مورد حمله این حشره قرار می گیرد، هشدار می دهد.
وزارت بهداشت عربستان اخیرا اعتراف کرده که مبارزه با ملخ، به خاطر سختی یافتن مکان ثابت آن دشوار است. 
برگرفته شده از سایت العالم
یک شنبه 8 تیر 1393 - 17:15:50

کامکار، سوئد 2015/01/03

پیرایش، ویرایش و آرایش 2024/02/04

 

پایان





جامعه بخش اول

  پیش از هرچیز توجه خوانندگان را به یک نکته مهم جلب می‌کنم. این نکته مهم در کلیه نوشته «وبلاگ» بکار گرفته شده است. برای آن که از ازدیاد پان...