Wikipedia

نتایج جستجو

۱۳۹۳ اسفند ۲۳, شنبه

دین و هوش بخش اول

 
 

 


 

پیش از هرچیز توجه خوانندگان را به یک نکته مهم جلب می‌کنم. این نکته مهم در کلیه نوشته «وبلاگ» بکار گرفته شده است. برای آن که از ازدیاد پانویس‌های طولانی و موضوعاتی که باید در مورد آن‌ها توضیح جانبی داد ازجمله:

نام‌ها و مکان‌ها، اصطلاحات متدوال ... و بسیار دیگر، جلوگیری شود؛ نکته مورد نظر:

پیش از هرچیز توجه خوانندگان را به یک نکته مهم جلب می‌کنم. این نکته مهم در کلیه نوشته «وبلاگ» بکار گرفته شده است. برای آن که از ازدیاد پانویس‌های طولانی و موضوعاتی که باید در مورد آن‌ها توضیح جانبی داد ازجمله:

نام‌ها و مکان‌ها، اصطلاحات متدوال ... و بسیار دیگر، جلوگیری شود؛ نکته مورد نظر:

با رنگ متفاوت از زمینه اصل، و

با حروف کژ، و در پاره‌ای از مواقع،

با خط زیرین مشخص شده است.

خواننده درصورت تمایل به آگاهی بیشتر میتواند بر روی واژه، اصطلاح، نام و یا ... "کلیک" کند تا به «ویکی پدیا» رفته و بر آگاهی خود کمی بیافزاید.

مثلاً اگر شما بر روی نام سلطان محمود غزنوی که به صورت "سلطان محمود غزنوی" نوشته شده است، "کلیک" کنید، صفحه مورد دلخواه شما باز خواهد شد.

 

*******

 

 

 

 


 

 

  با توجه به آن که در این گفتار از علم آمار سود برده شده است، وظیفه خود می‌دانیم پیش از همه چیز به صورت بسیار مختصر و فشرده به علم آمار، اشارتی داشته باشیم تا از سوءتفاهم‌ها قدری کاسته شود.

 


مختصری از تاريخچه علم آمار

 

 واژه آمار از كلمه لاتين

Status 

سرچشمه گرفته است كه به معنی حالت، وضع يا موقعيت می باشد. از اين کلمه به عنوان ريشه واژه


 STATISTICA 


(آمار) به وجود آماده است.

 

با پيدايش نخستين دولت ها در تاريخ، آمار پا به عرصه گذارده است. تاريخ نشان می دهد که چند هزار سال پيش از ميلاد مسيح در چين، هندوستان، مصر و ايران سرشماری نفوس و آمارگيری از اراضی و اموال و دارائی صورت می گرفته است. بديهی ست که اينگونه سرشماری های بسيار ابتدايی كه به هيچ رو با آمار و دموگرافی


 Demography 


امروز قياس شدنی نيست.

آمار در قرن هفدهم شكل علمی به خود می گيرد.

 

در ایران، جمع آوری آمار و اطلاعات را می‌توان به زمان پيدايش اولين تمدن‌های بشری نسبت داد، زيرا کليه حکومت‌ها و تمدن‌های گذشته برای آگاهی از توان نظامی‌گری و ميزان ماليات قابل وصول، مجبور به انجام آمارگيری و سرشماری از نفوس و کشاورزی خود (هرچند به صورت ابتدايی)، بودند. در ايران باستان نيز برای دريافت ماليات سرانه و جمع آوری سپاهی و تعيين نيروی جنگی کشور و نيز به منظور تعدد و شمارش پيروان اديان مختلف، آمارگيری و سرشماری نفوس، انجام می گرفت.

 در زمان داريوش لغت "شاهامار" به معنی سرشماری به کاربرده می‌شد. در اين دوره برای اولين بار دفاتر مالياتی و نظامی تدوين شد. همچنين از زمين‌های زراعی، باغات، معادن و اغنام و احشام آمارگيری به‌عمل آمده و اطلاعات آن در دفاتری به نام "قانون" ثبت می‌گرديد و بدين ترتيب ميزان ماليات هر فرد تعيين می شد.

به روايت تاريخ، نخستين مبانی آمارگيری توسط سلوکی‌ها

 

Seleucid Empire

 

بنا نهاده شد و بدين منظور ادارات مميزی تأسيس گرديد و از افراد، منازل، چهارپايان، مزارع، باغ‌ها، تولد، ازدواج و حتی مرگ ماليات دريافت می‌شد.

در زمان خليفه دوم، در گزارشی که عثمان بن حنيف از سفر به ايران تهيه نموده مدارک و شواهدی موجود می‌باشد دال براينکه در زمان ساسانيان از اراضی و اشجار و نفوس مميزی جامع و کاملی به‌عمل آمده است. از اين رو بود که در عهد خلفا از وجود ايرانيان برای تشکيل سازمان‌های وسيع مالی، محاسباتی و مميزی به نام " ديوان سلطنت" استفاده گرديد. در ايران پس از اسلام و در دوران خلفای عباسی نيز به‌منظور اخذ ماليات و جزيه، سرشماری و آمارگيری در ممالک تحت نفوذ انجام می‌گرديد. اما در مدارک مربوط به زمان قاجاريه و عهد شاهان قاجار بيشتر به جمع آوری آمار و اطلاعات جمعيتی اشاره شده است.

 

آمار چيست؟

بيشتر مردم با كلمه آمار، به‌مفهومی كه برای ثبت و نمايش اطلاعات عددی بكار میرود، آشنا هستند از جمله:

 

تعداد بيكاران، قيمت روزانه سهام در بازار بورس، تعداد افراد تلف شده در اثر شيوع يك بيماری، مثال‌هايی از اين مفهوم  هستند. ولی اين مفهوم منطبق با موضوع آمار نيست.

 

آمار عمدتاً با وضعيت‌هايی سر و كار دارد كه در آنها وقوع يك پيشامد به طور حتمی قابل پيش بينی نيست. استنتاج‌های آماری غالباً غيرحتمی هستند، زيرا مبتنی بر اطلاعات ناكافی می‌باشند. آمار به‌عنوان يك موضوع علمی، امروزه شامل مجموعه‌ای از مفاهيم و روش‌ها ست كه در هر زمينه پژوهش، برای گردآوری و تعبير اطلاعات مربوط به آن و انجام نتيجه‌گيری‌ها در شرايطی كه عدم یقین در آن وجود دارد، به كار میرود. و بطور مختصر:

 

آمار، علمی است که پيرامون جمع آوری و تنظيم و تحليل و تفسير اطلاعات عددی سخن می گويد.

 

موضوع آمار چيست؟

موضوع آمار عبارت ست از هنر و علم جمع آوری، تعبير و تجزيه و تحليل داده‌ها و استخراج و سپس، تعميم‌های منطقی در مورد پديده‌های تحت بررسی.

 

 اهداف علم آمار چيست؟

v       توصيف ساده، روشن و قابل فهم مشاهده‌ها، که معمولا ً در نمونه مناسبی از جامعه صورت میگيرد.

v       تعميم نتايج مشاهده‌های مزبور، به جامعه‌ای که نمونه از آن برگرفته شده است.

 

سواد آماری چيست؟

سواد آماری يك توانايی/قابليت است:

v  توانايی و قابلیت/اندیشه منتقدانه در مورد استدلال ها با به كاربردن آمار به عنوان سند يا مدرك. و

v       قابليت خواندن و تفسير داده ها، قابليت فهم آنچه كه خوانده می شود. و

v       توانايی فهم و تفسير آمارهايی كه هر فرد در زندگی روزمره با آن ها سر و كار دارد. و نیز

v       توانايی استفاده صحيح از آمار توسط همه افراد جامعه.

 

 با سواد آماری فردی است که:

v  قادر باشد، تفاوت بين رابطه معمولی

Association (psychology)

 

v  و رابطه علت و معلولی

Causality

 

را از يکديگر تشخيص دهد. و

v  قادر باشد، تفاوت بين عبارت "نسبت دادنی" را از عبارت، "نسبت داده شده" تشخيص دهد. و

v  بتواند، تفاوت آماری که بر اساس نمونه به دست آمده دراختیار است را، از پارامتر جمعيت تشخيص دهد. و نیز

v  بتواند برداشت درستی از درصدها، ميزان‌ها و نرخ‌ها داشته باشد.

 

کار علم آمار کمک به تفکر علمی است و آمارشناس کسی است که مشاهده میکند و اطلاعاتی به‌دست میآورد و سپس با اطلاعات به‌دست آمده، اتفاقات و حوادث را پیش‌بینی میکند.

 

علم آمار بر اساس اطلاعات و داده‌های موجود به مدل سازی ریاضی از پدیده‌های طبیعی و واقعی می‌پردازد و چون امروزه دانشمندان هرعلمی سعی میکنند از ابزار ریاضی برای مطالعات خود استفاده نمایند در نتیجه علم آمار برای بررسی و مطالعه مسائل دنیای واقعی به یاری مدل سازی ریاضی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

ازاین رو،

هرآنچه علمی ست؛ دارای یک مدل ریاضی ست. حتا هنر.

 

امروزه وظیفه اولیه آمار، که صرفاً جمع‌آوری و نمایش داده‌ها بود، کاملاً تغییر کرده است و نقش جدید آن، فراهم آوردن ابزارهایی تحلیلی است که با استفاده از آنها بتوان داده‌ها را بطور موثر جمع آوری کرد و از آنها معانی لازم را بیرون کشیده و تفسیر نمود (این امر توسط هوش مصنوعی AI  تا نزدیک به 99,96%. قابل قبول است).

 

با استفاده از مفاهیم و روشهای آماری می‌توان از روی نمونه، نتیجه‌ گیری‌های معتبری در مورد جامعه بدست آورد و علم آمار در تمام آن دسته از فعالیت‌های بشری که در آنها اثبات ادعاها و طبقه‌بندی اطلاعات مبتنی بر شواهد تجربی است، حضور دارد.

 



با این پیش درآمد کوتاه،  کوشش ‌خواهیم کرد تا بتوانیم به پرسش‌های زیر پاسخ گو باشیم:

 

v  آیا میزان ضریب هوشی یک کشور با دین رایج و رسمی همان کشور، در ارتباط است یا خیر؟ آیا این دو، یعنی دین و میزان ضریب هوشی، از فرآیند برهمکنشی

Fundamental interaction

 

برخوردارند یا خیر؟ و

v  آیا تفاوت تأثیر ادیان گوناگون بر ضریب هوش اشخاص مختلف که در یک کشور مشخص و یا در کشورهای مختلف زندگی میکنند را، می‌توان با علم آمار تبین کرد؟ و

v  آیا می توان تفاوت معناداری بین این چندگونگی ادیان بر کارسازه هوش مشاهده کرد یا خیر؟

 

 پرسش‌های بالا در نگاه نخست بسیار ساده می‌نماید. ولی اما که با یک نگاه تیزبینانه به این نکته پی‌ می‌بریم که پاسخ دادن به پرسش‌های بالا چندان هم آسان نخواهد بود.

 


ما در اینجا کوشش کرده ایم که، در جستجوی خود موقعیت و نظر کاملاً بی طرفانه را، اتخاد کرده باشیم، با آگاهی به آنکه کاری ست بسیار دشوار.

 

در این مقاله، از پژوهش‌های دو نفر کمک گرفته شده است، یکی:


Richard Lynn

 

 


  

و دیگری همکار ایشان

Tatu Vanhanen

 

 


 

میباشد.

 

 مأخذ اصلی کتاب:

 

 


 

IQ and the Wealth of Nations cover

Author Richard Lynn & Tatu Vanhanen

Language English

Publisher Praeger/Greenwood

Publication date 2002 

 

نویسنده (م. ر. کامکار) نگاهی زودگذر، به کارهای پژوهشی این دو شخصیت بسیار بزرگ و مهم در عالم روانشناسی پژوهشی داشته است. پژوهش آنان برای من به اندازه‌ای پرمعنا/اهمیت و گوهری بی‌مانند را می‌ماند که نتوانستم دانستنِ آن را، فقط مال خود بدانم. بنابرهمین انگیزه، اشاره‌ای بسیار مختصر، به کار این دو پژوهشگر داشتم. و این نوشته در واقعیت امر معرفی این دو شخصیت مهم، به خوانندگان میباشد، نه چیزی بیشتر یا کم تر از این.

 

*******

 

 

نباید فراموش کرد به همان گونه که تعداد شهروندان، افراد بیمار، مُردگان شمارگان زاد و ولد و ... بسیاری دیگر از شاخص‌های آماری در مدت یک سال در یک کشور متغییر است به‌همان گونه ضریب هوش در یک کشور ثابت نخواهد بود و هر ساله دستخوش تغییر و دگرگونی آماری قرار میگیرد. این تغییرات به چند شاخص آماری مربوط میشوند، که بطور مثال می توان به حساسیت ابزارهای اندازگیریِ آماری، و یا کم و زیاد شدن شهروندهای مهاجر در یک کشور اشاره داشت. به عنوان شاهد ضریب هوشی بررسی شده در چند کشور در سال‌های 2002 و 2006 آورده شده است. به همین دلیل شما ممکن است ضریب هوشی یک کشور خاص را در جداول متفاوت، متفاوت بیابید.

 

 

 Country/Region

IQ

2002

IQ

2006

Hong Kong

107

108

Singapore

103

108

Korea: North

105*

106*

Korea: South

106

106

Japan

105

105

China

100

105

Taiwan

104

105

Germany

102

99

Belgium

100

99

Canada

97

99

England

100

100

Sweden

101

99

France

98

98

USA

98

98

Iran

84

84

Pakistan

81*

84

Armenia

93

94

Mongolia

98*

101*

Afghanistan

83

84

Kazakhstan

93*

94*

...

...

...

...

...

...

...

...

...

"*" Denotes estimated national IQ

PPP-GNI = purchasing power parity gross national income.

 QHC = is a composite index called quality of human conditions.

 

 

اینک که شما با این دو فرد محقق و پژوهشگر آشنا میشوید، دیگر پی گیری‌ها  که در آتی انجام خواهد پذیرفت، به دست خود شما باید صورت پذیرد.

 

باری، نگارش زیرین در آدرس‌­های داده شده، به ­صورت رایگان در دنیای مجازی در اختیار علاقمندان قرار دارد.

 

هرآنچه که به ­زبان پارسی آورده شده است از نویسنده (م. ر. کامکار) است و گفتار مولفان (Richard Lynn and Tatu Vanhanen)؛ نیست.

 

تا آن اندازه که ضرورت ایجاب می­کند از ترجمه نوشته‌ها که به زبان انگلیسی است خودداری شده است. و اگر ترجمه‌­ای هم صورت گرفته باشد، مأخذ با ذکر صفحه در اختیار شما می­ باشد.

 

 

IQ and Religion

The graph shown above relates the arithmetic mean IQ measured in various country's populations, to the fraction of each country's population that believes religion is very important.

 

The green diamonds represent individual countries; the yellow line is a linear regression (y = mx + b), calculated by the least squares method. The United States data point is circled in red. TK Solver was used to create the graph from the data listed in the table below:

  

هوش 

Intelligence

 

توانایی ذهنی

ذهن 

 

است و قابلیت‌های متنوعی همچون

استدلال

 

برنامه ‌ریزی، 

حل مسئله 

 

 تفکر انتزاعی

انتزاع

 

استفاده از 

زبان

و

یادگیری

 

را در بر می‌گیرد.

 

هوش هیجانی

 

یا هوش احساسی یا هوش عاطفی که با حروف اختصاری EQ نشان داده می‌شود.

بخش مهمی از "هوش" است که:

شامل توانایی شناخت، درک و تنظیم 

هیجان 

 

و احساسات و استفاده از آنها در زندگی است.

 

اصطلاح هوش هیجانی

اولین بار در سال ۱۹۹۰ روانشناسی بنام

پیتر سالووی

 

 سالووی برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کاربرد. هوش هیجانی از چهار مهارت اصلی تشکیل می‌شود:

 

۱- خودآگاهی: توانایی شناسایی دقیق هیجان‌های خود و آگاهی از آنها به هنگام تولید. خودآگاهی، کنترل تمایلات خود در نحوه واکنش به اوضاع و افراد مختلف را نیز شامل می‌شود. فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، نسبت به احساسات خود، آگاهی بی واسطه و بدون وقفه دارد.

 

۲- خود مدیریتی: یعنی اینکه بتوانید واکنش‌های هیجانی خود را در مقابل همه مردم و شرایط مختلف کنترل کنید.

 

۳- آگاهی اجتماعی: توانایی در تشخیص دقیق هیجانات دیگران و درک اینکه دقیقاً چه اتفاقی در حال روی دادن است. این موضوع اغلب به این معناست که طرز تفکر و احساسات دیگران را درک میکنید، حتی زمانی که خودتان همان احساسات یا تفکرات را ندارید و این همان همدلی است.

 

۴- مدیریت رابطه: توانایی در به کارگیری (آگاهی از هیجانات دیگران) به منظور موفقیت در کنترل و مدیریت تعامل‌ها، همچنین این توانایی، ارتباط واضح با شرایط و کنترل موثر تعارض‌های دشوار را شامل می‌شود.

 

ضریب هوشی

IQ classification

 

یا بهره هوشی یا هوش‌بهر،

IQ مخفف Intelligence Quotient عددی با میانگین ۱۰۰ و

انحراف معیار

 

۱۵ می‌باشد. از این رو در رده‌ بندی و تقسیم هوش، به صورت میانگین نزدیک ۷۰٪ از مردم دارای هوش میانه، ۱۲٪ هوش بالاتر از میانه، ۲٪ درصد بسیار باهوش و ۱٪ افراد برگزیده را دربر می‌گیرند. همین روند درباره افراد کم‌ هوش، واپس‌ مانده ذهنی و ... در سوی دیگر پابرجا است.

   


 

نمودار بالا نشانگر آن ست که هر قدر میزان ضریب هوشی افراد یک کشور بیشتر باشد، درجۀ اهمیت و نفوذ دین/تعصبات دینی، کاهش مییابد.

 


جدول زیر همچنین روشنگر نمودار بالاست. یعنی دادههای مختلف جدول را، در جایگزینی نموداری بالا، میتوان یافت. نمودار بالا به روشنی نزول میزان ضریب هوشی در کشورهای مختلف، و کنش دین، به عنوان یک کارساز بزرگ در فرآیند نزول هوش را، نشان میدهد.

 

 

 Country

کشور

Percent who say religion is very important

(Pew survey)

درصد اشخاصی که میگویند دین بسیار مهم است

IQ
(from Lynn and Vanhanen)

ضریب هوش

Angola

80

69

Argentina

39

96

Bangladesh

88

81

Bolivia

66

85

Brazil

77

87

Bulgaria

13

93

Canada

30

97

Czech Republic

11

97

France

11

98

Germany

21

102

Ghana

84

71

Great Britain

33

100

Guatemala

80

79

Honduras

72

84

India

92

81

Italy

27

102

Ivory Coast

91

71

Japan

12

105

Kenya

85

72

Mali

90

68

Mexico

57

87

Nigeria

92

67

Pakistan

91

81

Peru

69

90

Philipines

88

86

Poland

36

99

Russia

14

96

Senegal

97

64

Slovakia

29

95

South Africa

87

72

South Korea

25

106

Tanzania

83

72

Turkey

65

90

United States

59

98

Uganda

85

73

Ukraine

35

96

Uzbekistan

35

87

Venezuela

61

88

Vietnam

24

96

 

 

 

 

The religious attitude data is from a poll that was part of the Pew Global Attitudes Project. The survey report is available online at:

 

http://pewglobal.org/reports/display.php? Report ID=167

 

The question wording used in the poll was as follows:

 

How important is religion in your life—very important, somewhat important, not too important, or not at all important?

 

The report available online only lists the percentage that said religion was 'very important'. The data from the report is listed below:

 

 Importance of religion by country

 

 میزان اهمیت دین در قاره‌های مختلف:

 


Religion Very Important

44.5%

North America:

59%

U.S

30%

Canada

23%

West Europe:

33%

Great Britain

33%

Italy

21%

Germany

11%

France

23%

East urope:

36%

Poland

30%

Ukraine

29%

Slovakia

14%

Russia

13%

Bulgaria

11%

Czech

63.6%

Conflict Area:

91 %

Pakistan

65%

Turkey

35%

Uzbekistan

65 %

Latin Am:

80%

Guatemala

77%

Brazil

72%

Honduras

69%

Peru

66%

Bolivia

61%

Venezuela

57%

Mexico

39%

Argentina

61.5%

Asia:

91%

Pakistan

65%

Turkey

85%

Indonesia

92%

India

88%

Philipines

88%

Bangladesh

25%

Korea

24%

Vietnam

12%

Japan

35%

Uzbekistan

87.4%

Africa:

97%

Senegal

92%

Nigeria

91%

Ivory Coast

90%

Mali

87%

South Africa

85%

Kenya

85%

Uganda

84%

Ghana

83%

Tanzania

80%

Angola

 

 

IQ data is from IQ and the Wealth of Nations by Richard Lynn and Tatu Vanhanen.

 


Figure 10.1 illustrates the strong and curvilinear relationship between national IQ and Religiosity. Because of the relationship's curvilinearity, most of the large positive outliers are at the national IQ level from 80 to 95, whereas nearly all large negative outliers are above the national IQ level of 85. This indicates the fact that according to all variables, the level of religiosity starts to decline above the national IQ level of 85.

 

Some of the most highly outlying countries are named in Figure 10.1. It is interesting to explore whether any common factors might explain their deviations from the regression line.

 

 Table 10.5. The results of regression analysis of Religiosity on national IQ in the total group of 147 countries (Intelligence, By Richard Lynn & Tatu Vanhanen Chapter 10 P. 295-305.

 

 

  

Country

کشور

National

IQ

هوش ضریب ملت

Religion

دین

Religiosity

دارای تعصب دینی/تَدَیُّن

Afghanistan

83.0

Muslim 99%

99.5%

Albania

90.0

Muslim 70%

75.8%

Algeria

84.2

Muslim 99%

91.9%

Andorra

97.0

Freedom of religion

-

Angola

71.0

Freedom of religion

98.0%

Antigua And Barbuda

75.0

Freedom of religion

-

Argentina

92.8

Muslim 1%Irreligion 15%

88.2%

Armenia

93.2

Armenian Orthodoxy 93%

81.6%

Australia

104.2

Muslim 2.2%Irreligion22.3%

70.5%

Austria

102.0

Muslim 4.2%,Irreligion12.0%

77.4%

Azerbaijan

87.0

Muslim 93.4%

85.3%

Bahamas

84.0

-

Bahrain

85.9

Muslim 81.2%

-

Bangladesh

81.0

Muslim 90.4%

96.7%

Barbados

80.0

-

Belarus

95.0

57.7%

Belgium

104.3

Muslim 5%Freedom of religion, Irreligion 38.75%

62.3%

Belize

83.0

-

Benin

71.0

99.3%

Bermuda

90.0

-

Bhutan

78.0

-

Bolivia

87.0

98.4%

Bosnia And Herzegovina

93.2

84.3%

Botswana

76.9

99.4%

Brazil

85.6

Freedom of religion, Irreligion 8%

93.5%

Brunei

89.0

Muslim 67%

90.1%

Bulgaria

93.3

Irreligion 37%

66.6%

Burkina Faso

70.0

Muslim 50%

99.1%

Burundi

72.0

99.4%

Cambodia

92.0

Muslim 2.1%

74.2%

Cameroon

64.0

Muslim 20%

99.3%

Canada

105.4

Muslim 3.2%Freedom of religion, Irreligion 23.9%

74.5%

Cape Verde

78.0

-

Central African Rep.

68.0

Muslim 15%

98.1%

Chad

66.0

Muslim 53.1%

99.1%

Chile

93.8

85.0%

China

105.8

Muslim 1%Freedom of religion, Irreligion 49.6%

48.6%

Colombia

89.1

92.9%

Comoros

79.0

-

Congo (Brazzaville)

73.0

Muslim 1.5%

-

Congo (Zaire)

65.0

Muslim 10%

97.4%

Cook Islands

89.0

-

Costa Rica

91.0

98.4%

Cote d'Ivoire

71.0

99.3%

Croatia

97.8

Muslim 1.3%

86.6%

Cuba

85.0

64.0%

Cyprus

91.8

Muslim 18%

95.6%

Czech Republic

102.9

Irreligion 57.7%

43.6%

Denmark

102.2

Muslim 3%Freedom of religion, Irreligion 32%

62.1%

Djibouti

68.0

Muslim 94%

-

Dominica

75.0

-

Dominican Republic

80.0

87.7

Ecuador

80.0

98.5%

Egypt

82.7

Muslim 90%

95.4%

El Salvador

84.0

93.8

Equatorial Guinea

69.0

-

Eritrea

68.0

Muslim 36.2%

-

Estonia

99.7

Irreligion 70.8%

47.1%

Ethiopia

63.5

Muslim 33.9%

99.4%

Fiji

85.0

-

Finland

107.9

Muslim 1%Freedom of religion, Irreligion 21%

68.4%

France

102.1

Muslim 5%-10%Freedom of religion, Irreligion 53.5%

56.4%

Gabon

66.0

-

Gambia

65.0

Muslim 90%

99.2%

Georgia

93.7

82.9%

Germany

102.8

Muslim 1.9% Freedom of religion, Irreligion 40%

58.4%

Ghana

69.7

Muslim 15.9%

99.3%

Greece

93.2

Muslim 1.3%

83.0%

Greenland

91.0

-

Grenada

74.0

-

Guatemala

79.0

98.3%

Guinea

66.5

Muslim 85%

99.3%

Guinea- Bissau

66.0

Muslim 50%

-

Guayana

84.0

Muslim 7.2%

-

Haiti

72.0

98.8%

Honduras

84.0

98.7%

Hong Kong

107.7

Freedom of religion, Irreligion 18.3%

81.8%

Hungary

99.1

Irreligion 39%

64.7%

Iceland

102.0

Muslim1.07%Irreligion5.9%

78.2%

India

81.2

Muslim 13.4%

90.4%

Indonesia

98.0

Muslim 86.1%

91.9%

Iran

84.6

Muslim 98%

94.3%

Iraq

87.0

Muslim 97%

99.3%

Ireland

100.0

Muslim 1.6%Irreligion 5.9%

88.0%

Israel

96.6

Muslim 16.8%, Jewish 75.5%

84.2%

Italy

102.1

Muslim 2%Irreligion 15%

79.5%

Jamaica

72.0

Irreligion 20.9%

96.5%

Japan

105.2

Irreligion 56%

41.0%

Jordan

87.0

Muslim 92%

94.4%

Kazakhstan

93.0

Muslim 47%

69.9%

Kenya

72.0

Muslim 10%

99.4%

Kiribati

84.0

-

Korea: North

104.6

Freedom of religion, Irreligion 64.3% 

31.2%

Korea: South

106.0

Freedom of religion, Irreligion 46.5%

53.7%

Kuwait

83.6

Muslim 85%

98.7%

Kyrgyzstan

87.0

Muslim 75%

77.3%

Laos

89.0

84.0%

Latvia

97.0

63.6%

Lebanon

86.0

Muslim 59.7%

96.2%

Lesotho

72.5

-

Liberia

65.0

98.7%

Libya

84.0

99.3%

Liechtenstein

105.0

Irreligion 10.6%

89.4%

Lithuania

97.3

Irreligion 9.5%

78.1%

Luxembourg

101.0

Muslim 13% Irreligion 25%

72.5

Macao

104.0

Freedom of religion, Irreligion 60.9%

38.2%

Macedonia

80.5

Muslim 33.3%

80.3%

Madagascar

79.0

Muslim 7%

99.3%

Malawi

71.1

99.3%

Malaysia

92.0

Muslim 60.4%

91.3%

Maldives

81.0

-

Mali

69.5

Muslim 90%

99.4%

Malta

95.3

92.8%

Mariana Islands

81.0

-

Marshall Islands

84.0

-

Mauritania

74.0

Muslim 100%

99.4%

Mauritius

81.0

Muslim 16.6%

-

Mexico

87.8

91.5%

Micronesia

84.0

-

Moldova

95.0

71.8%

Mongolia

100.0

Muslim 4% Freedom of religion, Irreligion 26.5%

72.9%

Montenegro

85.9

-

Morocco

82.0

Muslim 98.7%

95.8%

Mozambique

72.5

Muslim 17.8%

97.2%

Myanmar/Burma

85.0

91.5%

Namibia

72.4

97.4%

Nepal

78.0

 Muslim 4.4%, Hinduism 81.3%

99.3%

Netherlands

106.4

Muslim 5.8%Irreligion 51.3%

48.7%

Netherlands Antilles

87.0

-

New Caledonia

85.0

-

New Zealand

103.0

Muslim 1.04%, Irreligion 38.55%

48.94%

Nicaragua

84.0

98.5%

Niger

67.0

Muslim 80%

99.4%

Nigeria

67.2

Muslim 50%

98.5%

Norway

99.2

Freedom of religion, Irreligion 51.5%

64.1%

Oman

83.5

Muslim 75%

99.1%

Pakistan

81.0

Muslim 95%

96.0%

Palestine

84.5

  مسلمان %95 ، سُنی %98 و شیعه %16
مسیحی %0.6، ارتُدوکس یونانی %0.2
پرُتستان %0.1، بهایی و سامری کمتر از %0.1
 

-

 

 

 

 

ادامه دارد ...

دنباله جدول، در بخش دوم

 

کامکار، سوئد 2014/06/29

پیرایش، ویرایش و آرایش 2024/02/03

 

جامعه بخش اول

  پیش از هرچیز توجه خوانندگان را به یک نکته مهم جلب می‌کنم. این نکته مهم در کلیه نوشته «وبلاگ» بکار گرفته شده است. برای آن که از ازدیاد پان...